گفت: حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد! باز کسی برنخاست. گفت: شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید، اما برای رفتن نیز آماده نیستید!
بایگانی برچسب: مسجد
محمدی در حکایتی با عنوان نماز تجاري می نویسد: گدايي در مسجد بالاي سر يكي از تجار بخيل رفت و گفت: حضرت آقا، شما كه اهل نماز جماعت هستيد در راه خدا به ما هم انفاقي كنيد.
در حکایت نماز دو ريالي می خوانیم: مردي به امام جماعتي گفت: امروز در مسجد مشغول نماز خواندن بودم كه ديدم دزدي مي خواهد كفش هايم را ببرد.