مجله اینترنتی پارسی گو: ما باید شغل خود را دوست داشته باشیم تا هم از آن کسب درآمد کینم و هم ارزش ها و اولویت های دیگرمان را به دست آوریم. پس اگر می خواهید شغل خود را دوست داشته باشید این مطلب را از دست ندهید.
هدف های شغل خود را بشناسید
محمد نجفی در مجله موفقیت نوشت: ما در شغل خود مسئولیتها و وظایفی داریم که باید به آنها رسیدگی کنیم. ما در محیط کار با آدمها در ارتباطیم، با آنها تعامل میکنیم، برای دستیابی به اهداف مشترک، با دیگران همکاری میکنیم، چیزهایی یاد میگیریم و چیزهایی یاد میدهیم؛ حتی بسیاری از ما گاه با همکارانمان، ارتباط دوستانه و صمیمی برقرار میکنیم.
ما در شغل خود با فرصتهای بسیاری مواجه میشویم، گاه در قالب ماموریت سفر میکنیم یا از طرف سازمان خود در دورههای آموزشی شرکت میکنیم یا حتی ممکن است سازمانی که در آن کار میکنیم، برنامههای ویژه توسعه فردی برای نیروی انسانی خود اجرا کند.
ما دوست داریم در شغل خود احساس امنیت و آرامش کنیم و تمایل داریم شرکت یا سازمانی که در آن کار میکنیم به علایق، استعدادها و توانمندیهای خاص ما اهمیت دهد، منافع ما را تامین کند و درآمد خوبی نصیبمان کند و کارکردن در آنجا برایمان مایه افتخار و لذت باشد.
بیشک ایدهآل همه ما آن است که شغلی را که دوست داریم، داشته باشیم؛ اما گاه به هر دلیل، ممکن است در شغل دلخواه خود مشغول به کار نباشیم یا از شغلی که داریم، رضایت نداشته باشیم؛ درواقع لزوما همه ما شغل نداریم که همهچیزش ایدهآل باشد، از محیط کار تا همکاران و رئیس، از درآمد تا آزادی عمل موردانتظارمان. در چنین شرایطی است که پاسخ به این سوال اهمیتی دوچندان مییابد: «چگونه میتوانیم شغلی را که در حال حاضر داریم، دوست داشته باشیم؟»
شغل خوب با همکاران دوستداشتنی
ما بخش زیاد و البته مهمی از عمرمان را در محیط کار و با همکارانمان سپری میکنیم. گاه حتی با همکاران خود بیشتر از اعضای خانواده و بسیاری از دوستانمان در ارتباط و تعاملیم. در چنین شرایطی محیط کار، شبیه خانه دوم ماست و همکارانمان همچون اعضای خانواده ما هستند؛ پس بهتر است قبل از آنکه فقط به درآمد و ساعت کاری و وظایف شغلی خود توجه کنیم، حواسمان به همکارانمان هم باشد.
افراد معمولا همانگونهاند که اطرافیان و شبکه ارتباطیشان هستند. اگر آدمهای دوروبرشان، جماعتی خسته و بیانگیزه باشند، شانس اینکه پرانرژی و باانگیزه باشند، چندان بالا نیست؛ پس اگر در جستوجوی شغلی هستیم که میخواهیم آن را دوست داشته باشیم، بهتر است قبل از هرچیز در جستوجوی آدمهایی باشیم که دوست داریم با آنها کار کنیم؛ درواقع در بسیاری مواقع آدمهایی که با آنها کار میکنیم، کیفیت شغل و محیط کار را تعیین میکنند. همافزایی (Synergy) را جدی بگیرید. با همکاران خوب ۲ بهعلاوه ۲ دیگر ۴ نمیشود، شاید ۵ یا ۶ شود.
شغل خوب و آزادی عمل و انعطاف
رضایت شغلی بسیاری از افراد بستگی به میزان آزادی عمل و اختیاری دارد که در شغل خود تجربه میکنند: اختیار و آزادی برای خلق فرصتهای جدید در سازمان و کارآفرینی درون سازمانی و امکان آزمون و خطا و تجربهکردن راههای نو به بهای شکستخوردن، درحالیکه باز سازمان من از من حمایت میکند.
شغلی که در آن فرصت تجربههای نو وجود نداشته باشد یا همهچیزش از پیش طراحی شده باشد و فرد فقط مانند یک ابزار، کاری مشخص، تکراری و مکانیکی را انجام دهد، پس از مدتی جز فرسودگی درپی نخواهد داشت.
محیط کار و فرهنگ سازمانی در شغل خوب
اگر قرار باشد شغل خود را دوست داشته باشیم، بسیار مهم است که فرهنگ و ارزشهای سازمانی که در آن کار میکنیم با اولویتها و ارزشهای شخصی ما همخوان باشد؛ بنابراین قبل از آنکه تصمیم بگیریم در فلان سازمان مشغول به کار شویم یا نشویم، نخست باید ارزشهای شخصی خود را مشخص کنیم، خط قرمزهای خود را بشناسیم و منافع و خواستههای خود را اولویتبندی کنیم تا بدانیم آیا حضور در آن سازمان خاص، موجب تقویت ارزشهای ما میشود و منافع ما را تامین میکند یا به قیمت ازدسترفتن تشخص ما تمام میشود؛ درواقع ما ممکن است شغل خود را دوست داشته باشیم؛ چون محیط کاریمان را دوست داریم، تعامل با همکارانمان در محیطی صمیمی برای ما لذتبخش است، احساس میکنیم میتوانیم در چهارچوب ارزشهای خود، دستاوردهای بزرگی داشته باشیم و درصورت نیاز میتوانیم روی حمایت همکارانمان حساب کنیم.
چیزهایی که از شغل خود یاد میگیریم
امروزه، شغل فقط راهی برای کسب درآمد نیست. ما کار میکنیم تا هم درآمد داشته باشیم، هم با آدمها در ارتباط باشیم، هم شخصیت اجتماعی خود را شکل دهیم و هم چیزهای جدید بیاموزیم. بنابراین شغل دوست داشتنی، برای ما بیشترین امکان یادگیری را در پی دارد. ما مایلیم هر روز علاوهبر یادگرفتن چیزهای جدید، مهارتهای خود را توسعه دهیم و بنابراین بهتر است سعی کنیم نهتنها شغلی را انتخاب کنیم که این امکان را برای ما فراهم میکند بلکه ضروری است که خودمان نیز در بهاشتراکگذاشتن دانش یا تجربه شخصیمان با همکارانمان دریغ نورزیم.
هر روز، روزی نو و متفاوت است
سرعت تغییرات و فرصتهای نوظهور در دنیای امروز، کمکم تجربه انجام فعالیتهای تکراری در شغل را کمرنگ کرده است. بسیاری از ما دیگر دوست نداریم درگیر روزمرگی شویم و کارهای ساده و خستهکننده را مدام تکرار کنیم. ما دوست داریم برای چیزهایی کار کنیم که نسبت به آنها احساس تعلقخاطر کرده، انگیزههای درونی قوی نسبت به آنها حس میکنیم و در چهارچوب اهداف بزرگ زندگی ما هستند؛ پس برای آنکه شغل خود را دوست داشته باشیم، ضروری است که از فضای امن فعلی خود بیرون بیاییم و خود را درمعرض تجربیات نو قرار دهیم. بزرگ فکر کنیم و نخستین گامهای کوچکمان را برای دستیابی به اهداف بزرگ زندگی برداریم.
همه راهها به مذاکره ختم میشود
ارتباط با دیگران، بخش جداییناپذیر از تجربه روزمره ماست. ما با دیگران کار میکنیم، حرف میزنیم، درددل میکنیم و دعوا میکنیم! همیشه پای «دیگری» در میان است و درنتیجه سرمایهگذاری روی مهارتهای ارتباطی، سرمایهگذاری روی آیندهای بهتر برای ماست؛ چراکه موفقیت و شادی ما در آینده بستگی بسیار زیادی به همکاری و تعامل و ارتباط ما با آدمهای دوروبرمان دارد.
پول همهچیز نیست: دانش و مهارت و احساسات را فراموش نکنید!
معمولا یکی از اولین یا مهمترین سوالاتی که در مصاحبههای شغلی مطرح میشود، موضوع «میزان درآمد» است. قطعا درآمد یکی از مهمترین مولفهها در بحث کار آفرینی و رضایت شغلی ماست اما همهچیز نیست. درآمد نتیجه مجموعهای از رخدادهای دیگر است و رضایت شغلی به عوامل بسیاری بستگی دارد که یکی از آنها، میزان درآمد است.
پیداکردن آن چیزهایی که دوست داریم، ارتقای دانش و کسب مهارتهای موردنیاز درزمینه مورد علاقه خود و تلاش برای کسب درآمد از کاری که دوست داریم و آن را بلدیم، گام نخست برای دوستداشتن شغلی است که داریم. در ادامه بهتر است تمرکز خود را از روی پول برداریم و به مجموعه عوامل موثر بر رضایت شغلی توجه کنیم و همواره این سوال را از خود بپرسیم که من در ازای درآمدی که دارم، چه چیزهای دیگری را نیز به دست میآورم یا چه چیزهایی را از دست میدهم.
ما برای کسب فلان مقدار درآمد، چندین ساعت از روزمان را صرف میکنیم، با خانواده و فرزندانمان وقت کمتری را میگذرانیم، خستگی را با خود به خانه میبریم، فرصت پرداختن به بسیاری از فعالیتهای موردعلاقه خود را نمییابیم و درنهایت مهمترین سرمایه غیرقابلبازگشت، یعنی عمرمان را خرج میکنیم و بنابراین مهم است که احساس کنیم شغل ما فقط راهی برای کسب درآمد نیست و بخشی مهم و جداییناپذیر از زندگی ماست.
منبع: مجله اینترنتی پارسی گو
درج مطالب مجله اینترنتی پارسی گو با ذکر منبع (www.parsigoo.com) بلامانع است.