مجله اینترنتی پارسی گو: زندگی مشترک علاوه بر داشتن ملزومات مادی و شرایط عمومی، نیاز به فراگیری مهارت های روانشناسی نیز دارد. در این مطلب مهارت زندگی با شوهر خودشیفته برای بانوان ایرانی بررسی شده است. بفرمایید:
مقدمه: همیشه خودتان را جای طرف مقابل بگذارید!
افراد خودشیفته ویژگی های خاصی دارند که اگر این ویژگی ها شناخته شود، می توان به راحتی با آنها کنار آمد. می دانیم که شرایط زندگی دوران کودکی هر فرد در شکل گیری شخصیت او تأثیر بسیار زیادی دارد. اما آیا یک کودک می تواند شرایط زندگی خود را انتخاب کرده یا تغییر دهد؟ پاسخ روشن است: خیر! پس اولین گام در داشتن یک زندگی ایده آل با شوهر خودشیفته پذیرفتن ویژگی های شخصیتی اوست. اگر شما بدانید همسرتان مقصر نیست، راحت تر با او کنار خواهید آمد. روانشناسان برای حل مشکلات زندگی مشترک یک «شاه کلید» دارند که این جمله است: «خودتان را جای طرف مقابل بگذارید!» در زندگی با یک شوهرخودشیفته نیز اگر زن خودش را به جای مرد بگذارد، توقع چه رفتاری را خواهد داشت؟ در این مقاله به طور کامل راهکارهای برخورد و تعامل با افراد خودشیفته و سپس چگونگی داشتن یک زندگی ایده آل با یک شوهر خودشیفته بررسی می شود.
در این بخش ۸ راهکار زندگی با شوهر خودشیفته برای بانوان ایرانی بررسی شده است. با ما همراه باشید.
۸ روش آسان و کاربردی برای بانوانی که شوهر خودشیفته دارند!
زندگی با افراد خودشیفته کار سختی نیست و به بیان دیگر، هر فردی در اجتماع خصوصیات و خلقیاتی دارد که متأثر از روش تربیتی و شرایط زندگی او بوده است. بنابراین ممکن است با توجه به دو مولفه «تربیت» و «شرایط» کودکی با گذر زمان تبدیل به مردی «خودشیفته» شود. این مرد خودشیفته ازدواج می کند و به شوهر خودشیفته تبدیل می شود! اما بانوانی که با چنین همسرانی زندگی می کنند چطور باید رفتار کنند؟ مهارت های روانشناسانه زیر را به نقل از جریان (jaryaan.com) با تغییر و اضافات بخوانید تا بدانید:
۱. قبل از هر چیز کمی به خودتان توجه کنید
همیشه علاوه بر پمپاژ عشق، محبت و توجه نسبت به همسر خودشیفته تان کمی نیز به خودتان توجه کنید تا عزت نفس تان افزایش یابد. “ویلیام لایف چک” میگوید: “نادیده گرفتن نیازهایتان و توجه صرف به شریک زندگی یک فضیلت نیست، این کار فقط باعث میشود شما از نظر احساسی آسیب ببینید.” بنابراین در عین نشان دادن عشق تان، تفریح کنید، از خودتان مراقبت نمایید و بر تامین نیازهای خود تمرکز کنید و البته به یاد داشته باشید شما شایسته بهترین ها هستید. این روش پیچیده نیست. کافیست: کتاب بخوانید. فیلم تماشا کنید. با دوستان خود صحبت کنید و…
۲. مرتب با شوهر خودشیفته خود صحبت کنید
گاهی اوقات ما اصلا نسبت به رفتارهای خودخواهانه خود هیچ گونه آگاهی نداریم و نیاز است که یک نفر ما را متوجه کند، پس باید با یکدیگر صحبت کنیم. اما دقت کنید که این کار را به شیوه ای پرخاشگرانه انجام ندهید و فکر نکنید که در حال مبارزه هستید. “ویلیام” در این باره پیشنهاد میکند: “به هیچ عنوان به تندی رفتار نکنید و فریاد نزنید.” آیا شما خودتان حاضر میشوید با کسی دائماً عصبانی یا ناراحت تان میکند صحبت نمایید؟ پس بهتر است آرامش خود را حفظ کنید سپس به گفت و گو بپردازید. گفتگو همیشه جواب می دهد و کمترین نتیجه ای که از آن می گیرید، آرامش و راحتی ذهن خودتان است، حتی اگر به ظاهر نتیجه دیگری نداشته باشد!
۳. از فواید و مزایای تغییر کردن آگاه شوید
تغییر و تحولی که رو به کمال باشد همیشه خوب و حتی لازم است. هدف از خلقت نیز تکامل انسان است و این تکامل با تغییرات به ظاهر کوچک آغاز می شود و در نهایت به رشد و بلوغ روحی منتهی خواهد شد. در زندگی مشترک نیز زن و شوهر باید مدام به سمت بهتر شدن تغییر کنند. بنابراین شوهر خود را از فواید تغییر و تحول آگاه کنید تا راحت تر با این موضوع کنار بیاید. یکی از مشاوران حرفه ای در زمینه ازدواج میگوید: “به مزایای این موضوع توجه کنید، شما باید برای بهتر شدن تلاش خود را بکنید.” اگر شریک زندگیتان ببیند که با یک تغییر کوچک چقدر میتواند شما را خوشحال کند، حتماً این کار را خواهد کرد.
۴. همیشه همسر خودشیفته خود را درک کنید
گاهی اوقات افراد نارسیست (Narcissm) به دلیل تجربیات گذشته خود به روش خاصی عمل میکنند، بنابراین قبل از اینکه از شریک زندگی خود انتقاد کنید، بهتر است ریشه اقدامات او را کشف کنید. روان درمانگر معروف “دایان بارت” توصیه میکند: “درک کردن به معنای اسیر شدن نیست. اما اگر بتوانید انگیزه ای که پشت رفتارهایشان پنهان است را درک کنید راحت تر میتوانید نسبت به آنها واکنش دهید.” اگر انگیزه و اتفاقات گذشته همسر خود را نادیده بگیرید مطمئناً نخواهید توانست به صورتی مؤثر با او ارتباط برقرار کنید.
۵. اجازه صحبت کردن به شوهرتان بدهید
برای حل مشکلات موجود این راه حل بسیار کمک کننده خواهد بود، بنابراین هنگامی که می خواهید درباره خودخواه بودن همسرتان با او صحبت کنید، بهتر است از این روش استفاده کنید! “اسکندیا آلیسون” مشاور سایت “موتیویشن گرید” درباره این مسئله میگوید: “بهتر است یکبار ایده نوبتی صحبت کردن را امتحان کنید، در این روش هر یک حرف خود را بیان میکند، به صحبت طرف مقابل گوش می دهد و از معاشرت با یکدیگر لذت میبرند. این مورد را در گفت و گوهایتان رعایت کنید و ببینید که چه نتیجه ای میگیرید.” ممکن است در ابتدا برای هماهنگی کمی به آموزش نیاز داشته باشید ولی رفته رفته مهارت تان افزایش خواهد یافت.
۶. ارزش خود را در زندگی مشترک بدانید
گاهی اوقات ما خودمان اجازه میدهیم که افراد خودشیفته با ما خودخواهانه رفتار کنند، زیرا ما ارزش خود را در نظر نمی گیریم! پس به ارزش خود در زندگی همسرتان فکر کنید و قدر آنرا بدانید. برای اینکه به افراد خودشیفته نشان دهید که چگونه باید با شما رفتار کنند ابتدا باید ارزش خودتان را درک کنید. “لیندی سرتیس” در سایت “دیلی اوه” پیشنهاد می دهد: “کسی که قدر خود را نداند افراد زمان کمتری را به او اختصاص میدهند. منافع خود را دنبال کنید. با افرادی که به صورتی مثبت با رفتار میکنند ارتباط برقرار کنید و از کسانی که دائماً شما را سرزنش میکنند دور شوید. به هیچ عنوان به دنبال تایید دیگران نباشید.” بعد از انجام این کار همسر خودشیفته تان دیگر با شما بد رفتار نخواهد کرد.
۷. هرچند وقت یکبار موفقیت ها و خاطرات خوش گذشته را به همسرتان یادآوری کنید
اگر بیش از دو ماه است که با همسرتان هستید، مطمئناً باید رفع مشکلات با همکاری یکدیگر زندگی شادی برای خود بسازید. هنگامی که همسرتان خودخواهانه رفتار میکند باید ابتدا موفقیت های گذشته را به او یادآوری کنید. افراد موفقی در این باره گفته اند: “درباره آنچه که باعث رشد رابطه تان شده است با یکدیگر صحبت کنید و به آنها اشاره نمایید.” یادآوری این موضوعات صمیمیت را به رابطه شما باز می گرداند.
۸. تغییر کنید و به همسرتان مرزهای آزار خود را نشان دهید
در زندگی با یک شوهر خودشیفته باید مرزبندی داشت. این کار امر خیلی پیچیده ای نیست. ممکن است دو یا سه کار روزانه همسرتان شما را اذیت کند. به راحتی می توانید با تغییر روش و منش خود با آن رفتارها کنار بیایید. همچنین باید به همسر خود بگویید که از بعضی از رفتارهای او می رنجید. طبعا او رفتار خود را کنترل کرده و به مرور آنرا ترک خواهد کرد. این البته به نحوه بیان شما بستگی دارد. هنگامی که کسی به شما اهمیت میدهد باید مرزی برای خود تعیین کنید. “کورتیس” توضیح میدهد: “برای افراد خودشیفته تعیین کنید که چه بخش هایی از زندگی شما را نمی توانند به خطر بیاندازند و حصاری در اطراف آنها ایجاد کنید.” گاهی اوقات باید بهترین چیزها را فقط برای خودتان بخواهید. به هیچ عنوان نباید اولویت های خود حتی در صورت بروز مشکلات نیز فراموش کنید. از این پس سعی کنید بیشتر به خودتان توجه کنید و به یاد داشته باشید اگر خودتان تغییر کنید، همسر نارسیست تان نیز تغییر خواهد کرد!
چطور با یک شوهر خودشیفته زندگی ایده آل داشته باشیم؟
در قسمت قبل ۸ روش کاربردی برای کنار آمدن با شوهر خودشیفته بررسی شد. در این قسمت در سه بخش، به این سوال پاسخ خواهیم داد که چطور می توان با یک شوهر خودشیفته زندگی ایده آل داشت؟ این بخش نیز با تغییر و اضافات به نقل از جریان (jaryaan.com) نقل شده است. بخوانید تا بدانید:
بخش اول: تنظیم مرزها با همسر خودشیفته
نزدیکی نسنجیده به افراد خودشیفته می تواند مسموم کننده و ناامید کننده باشد، اما اگر با شناخت و تفکر ارتباط برقرار شود، کاملا لذت بخش خواهد بود. این افراد گاها دارای یک نگرش مبهم و بدون حد و مرز هستند که شما را به سمت آنها جلب می کند. در عین حال، این نگرش آنها نسبت به خودشان، جایی برای جذب آنها به سمت شما باقی نمی گذارد؛ مگر اینکه این امر به طور مستقیم به نفع آنها باشد. اگر رابطه شما با این شخص واقعاً گیج کننده و مبهم شود، کاملا قابل درک خواهد بود. اگر می خواهید فرد خودشیفته ای را در زندگی خود نگه دارید باید مرزهای محکمی را تعیین کنید، یاد بگیرید که چگونه از روی مین های ارتباطی حرکت کنید و از خودتان مراقبت کنید تا بتوانید زندگی خود را با یک فرد خودشیفته مدیریت کنید.
۱. مرزهای خود را با همسر خودشیفته مشخص کنید!
اگر می خواهید با افراد خودشیفته زندگی کنید، نمی توانید هرچیزی را که این فرد می گوید، واقع بینانه قبول کنید. پس باید یاد بگیرید که چطور با آن کنار بیایید و چطور رفتار کنید. همچنین نمی توانید به آنها اجازه دهید هر جور که می خواهند با شما رفتار کنند. خط قرمزهای شما کجاست؟ در ابتدا دریابید که چه رفتارهایی از یک فرد خودشیفته را نمی توانید تحمل کنید. به عنوان مثال، ممکن است در مکالمات به خود مسلط باشید و بتوانید آنها را تحمل کنید، اما وقتی به شما توهین می کنند، نمی توانید قبول کنید. خودشیفتگان به خاطر سوء استفاده از حسن نیت افراد بدنام هستند، بنابراین باید حد و حدود خود را بدانید.
۲. لیستی از کارهایی را که فرد خودشیفته انجام می دهد و خط قرمز شما را قطع می کند، تهیه کنید.
هنگامی که مرزهای خود را مشخص کردید، لیستی از موقعیت هایی را تهیه کنید که فرد خودشیفته تمایل به نقض آنها دارد. با نوشتن این مطلب، می دانید که در چه زمینه هایی باید احتیاط کنید. به عنوان مثال، ممکن است این فرد بخواهد شما را در یک جمع دست بیندازد. توجه به این الگو می تواند به شما کمک کند تا یاد بگیرید از کدام سناریوها در برابر آنها محافظت کنید. همچنین به شما کمک می کند تا مرزهای خود را بیان کنید و در نهایت می آموزید که چطور بدون اینکه شوهر خودشیفته شما آزار ببینید، ناخواسته آن رفتارهای خاص را انجام ندهد.
۳. با اعتماد به نفس به مرزهای خود متکی باشید!
اکنون که می دانید چه رفتارهایی را هرگز نمی توانید تحمل کنید، وقتی رفتار توهین آمیز رخ داد، آن مرزها را اجرا کنید. مثلا بگویید “من می دانم که شما عصبانی هستید، اما تحمل توهین را ندارم.” مرزهای خود را با اطمینان و احترام بیان کنید، چانه خود را بلند کنید، ارتباط چشمی برقرار کرده و صدای خود را قوی و ثابت نگه دارید. از این طریق، فرد خودشیفته متوجه می شود که شما جدی هستید.
۴. عواقب رخدادهای بد را در صورت لزوم اعمال کنید.
فرد خوشیفته باید بداند که از هر مرزی که عبور کند، باید با عواقب آن مواجه شود. اگر گفته اید که دیگر با او صحبت نمی کنید، واقعا به این کار عمل کرده و با او صحبت نکنید. اگر تهدید به ترك موقتی كرده اید، این كار را واقعا انجام دهید. اگر به گفته خود عمل نکنید، یک ذهنیت شکننده از شما در ذهن شوهرتان نقش خواهد بست. به خاطر داشته باشید که این عواقب به هیچ وجه نباید منتهی به پایان رابطه شوند. به عنوان مثال به فرد بگویید “من تمایل به ادامه صحبت با شما دارم در صورتی که از توهین کردن پرهیز کنید.” به این ترتیب او متوجه می شود که اگر می خواهد صحبت کند، باید بخش هایی که شما را آزار می دهد حذف نماید.
۵. انتظار بازگشت به رابطه داشته باشید اما محکم روی حرف خود بایستید.
مهمتر از آنکه شما چقدر مرزهای خود تعیین کرده اید، خودشیفتگان ممکن است بارها و بارها مرزهای شما را آزمایش کنند! پس محکم سر حرف خود بایستید. به عنوان مثال، این افراد ممکن است به هر صورتی به شما توهین کند تا ببیند آیا واقعاً نسبت به حرف ها و مرزهای خود حساس هستید یا خیر. اگر این اتفاق افتاد، باید عواقب آن را اعمال کنید تا به آنها نشان دهید منظور شما از آنچه می گویید، چیست! اگر از تعیین مرزها چشم پوشی کنید، فرد خودشیفته به شما احترام نخواهد گذاشت.
۶. بدانید که چگونه باید یک فرد خودشیفته را شناخت.
خودشیفتگان واقعی به شدت به خود فکر می کنند و همواره حق را به خود می دهند. آنها معتقدند که آنها سزاوار توجه و تحسین هستند و برایشان اهمیت ندارد در راه جلب توجه دیگران، به چه کسانی آسیب رسانده اند. آنها نمی توانند انتقاد را تحمل کنند، اما ممکن است مرتباً دیگران را نادیده بگیرند یا جوری رفتار کنند تا خود را بهتر جلوه دهند. داشتن کمی وسواس یا اعتماد به نفس بین افراد بسیار رایج است، اما این صفات در افراد خودشیفته از حد و مرز خود گذشته است و بسیار متفاوت است. به کسانی که این افراد وقت خود را با آنها می گذرانند توجه کنید. خودشیفتگان گرایش به روابط با افرادی دارند که نمی توانند صحبت کنند و روی حرف خودشان بایستند. پس شما باید در جای خود این افراد را تحسین کنید، در جای مناسب بدون واکنش باشید و گاهی نیز به صورت منطقی و با لحنی کاملا ملایم، نقد خود را به او بفهمانید.
بخش دوم: تعاملی دلپذیر با همسر خودشیفته
۱. از یک فرد خودشیفته انتظار عذرخواهی نداشته باشید!
نکته اصلی در مورد افراد خودشیفته این است که آنها فقط به خودشان اهمیت می دهند. این مسئله خلاف واقع نیست، اما آنها واقعاً شما را دوست دارند و فقط نمی دانند چطور باید این علاقه را نشان داده یا حفظ کنند! اگر به شما توهین کرده اند، بهتر است زخم های خود را پیش فرد دیگری التیام ندهید؛ آنها از شما عذرخواهی نمی کنند. تنها کاری که باید انجام دهید، پس از گذشت زمان و در آرامش، به او یادآوری کنید که از کدام بخش حرف های او رنجیده اید و از او بخواهید دیگر چنین حرف هایی را تکرار نکند. به عنوان مثال، اگر این فرد در مورد چیزی به شما دروغ گفته است، وانمود می کند که هرگز این کار را انجام نداده است. سعی می کند دروغ را نحو دیگری به شما بگوید یا شما را به نوعی سرزنش کند. پس کافیست بعد از چند روز و وقتی هر دو در آرامش هستید، به او بگویید که می دانید حرف آن روز او «کاملا صادقانه» نبوده است. دقت کنید: اگر از واژگان منفی مانند «تو دروغ گفتی» و… استفاده کنید، آنها در مقابل شما موضع می گیرند و به هیچ وجه حرف شما را نخواهند پذیرفت. اما به سادگی با عبارتی نظیر «صادقانه نبود!» می توانید همان منظور و هدف را به آنها برسانید.
۲. با شوهر خود مذاکره کنید و مهارت لازم برای آن را کسب کنید
همیشه حرف نباید حرف فرد خودشیفته باشد. مشخص کنید که قدرت شما کجاست و از آن در مذاکرات استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر این فرد در ازای کار در حیاط پول می خواهد، قبل از پرداخت پول، مطمئن شوید کار به طور کامل انجام می شود. در غیر این صورت، این فرد تا پایان معاملات با شما چانه زنی می کند. در زندگی مشترک نیز این مثال صدق می کند و شما باید قدرت خود را با رفتار صحیح به شوهر خود نشان دهید و از سوی دیگر، به او بفهمانید که متوجه قدرت او نیز هستید و به آن احترام می گذارید.
۳. آنچه را که انتظار انجامش را دارید به گونه ای تصویر کنید که مورد علاقه فرد خودشیفته باشد
خودشیفتگان کاملاً روی پیشرفت خود متمرکز هستند. بنابراین، اگر می خواهید این فرد کاری را برای شما انجام دهد، بهتر است آن کار را با توجه به آنچه که خودشان دوست دارند برای آنها تبیین کنید! به عنوان مثال، بگویید، “سلام، خیلی عالیه اگر بتوانید به شام خیریه ما، کمک کنید. زیرا این کار داوطلبانه در رزومه کاری شما ثبت می شود و خوب به نظر می رسد.” این کار در زندگی مشترک بسیار مفید است. تصور کنید شوهر شما نسبت به انجام کاری بی تفاوت است اما شما به آن علاقه دارید. شما می توانید به سادگی و با انجام جملاتی درست (از قبل به آنها فکر کنید) کاری کنید که شوهر شما نیز به همان کار علاقه مند شود. به عنوان مثال اگر از قدم زدن در پارک لذت می برید، کافیست به شوهر خود بگویید: آخرین بار که در پارک قدم می زدیم، من متوجه آرامش تو شدم. چهره ات غرق در آرامش بود. واقعا از دیدن تو در آن شرایط لذت می برم. به همین سادگی قدم زدن در پارک برای شوهر شما لذت بخش می شود.
۴. از کلمه «ما» در مکالمات خود با همسر خودشیفته استفاده کنید.
با تغییر شیوه صحبت کردن در گروه خود با فرد خودشیفته بیشتر همراه می شوید. به جای گفتن “شما” یا “من”، از ضمیر “ما” استفاده کنید تا احساس همکاری ایجاد شود. به عنوان مثال، به جای گفتن “من باید راه حلی پیدا کنم”، بگویید “ما باید یک راه حل پیدا کنیم”. ایجاد این تغییر کوچک در گفتار شما باعث می شود تا تعامل با شخص خودشیفته بهبود یابد و به نظر برسد که همواره طرفدار او هستید. حالا او باید محبت شما را جبران کند و این آغاز تعامل های بزرگ دیگر است.
۵. رفتارهای بد را از جانب آنها بدانید، نه از جانب خود!
در هسته شخصیتی فرد خودشیفته یک نیاز عمیق به احساس با ارزش بودن وجود دارد. بدانید که وقتی خودشیفته بد رفتار می کند، به خاطر عمل شما و درمورد شما نیست. این رفتارها ناشی از ناامنی های ذاتی آنها است. سعی کنید آنها را به خود نگیرید. برای مثال، اگر شریک زندگی خودشیفته شما تقلب کند، به این معنی نیست که شما کار اشتباهی انجام داده اید. آنها احتمالاً فرصتی را دیدند و بدون در نظر گرفتن عواقبش از آن استفاده کردند. اینکار به طور خاص برای تخریب شما انجام نشده است. اگر لازم است، سعی کنید این جمله را بارها برای خود تکرار کنید، “او خودشیفته است، نه من.” با این کار می توانید بعضی از رفتارهای آزار دهنده شوهر خود را «درک» و «تحمل» کنید.
بخش سوم: مراقبت از خود
۱. به افراد همدل که می توانند از شما حمایت کنند، اعتماد کنید.
وجود داشتن در اطراف فرد خوشیفته واقعاً می تواند انرژی شما را بگیرد، بنابراین حتماً با افراد مثبت نگر که قادر به بازگشت عشق و توجه به شما هستند، وقت بگذرانید. وقت خود را با افرادی سپری کنید که همدلی داشته باشند و قادر به تمرکز روی شما و نیازهای شما باشند. برای اینکار با خانواده و دوستان خود صحبت کنید. دقت داشته باشید مطالعه کتاب نیز به شما کمک فراوانی می کند. بنابراین روی موضوعاتی که به آنها علاقه دارید فکر کنید. در همان موضوعات چند کتاب از کتابخانه نزدیک محل کار یا سکونت خود به امانت بگیرید. به سرعت آنها را ورق بزنید. متوجه خواهید شد که بخش هایی از آن شما را جذب می کند. مطالعه می کنید. لذت می برید و از این دنیا و مشکلات آن فاصله می گیرید. هنگامی که به کسی احتیاج دارید تا با او صحبت کند، به عزیزان خود نزدیک شوید و آنچه را که اتفاق می افتد به اشتراک بگذارید. با افرادی صحبت کنید که مایل هستند شما را گوش دهند و در صورت لزوم از شما پشتیبانی کنند. سعی کنید هر هفته زمانی را برای ملاقات برای افراد همدل و حامی خود اختصاص دهید، تا بتوانید توجه و محبت لازم را از جانب آنها دریافت کنید. توجهی که ممکن است فرد خوشیفته هیچگاه به شما ارائه نکند.
۲. هنگامی که به تقویت عزت نفس نیاز دارید، بهترین صفات خود را تصدیق کنید.
عزت نفس شدید خودشیفته می تواند ضربهای به اعتماد به نفس شما باشد. با شناسایی نقاط قوت خود، با کم شدن عزت نفس خود مقابله کنید. لیستی از بهترین ویژگی های شخصیتی خود را تهیه کنید. هر زمان که نیاز به بالا بردن اعتماد به نفس خود دارید، این لیست را با صدای بلند برای خود بخوانید. با خواندن هر صفت بعد از گفتن جمله “من هستم”، لیست خود را پربارتر کنید. برای مثال، بگویید “من مهربان هستم” یا “من شنونده بزرگی هستم“.
۳. بخشی از زمان خود را برای مراقبت از خودتان اختصاص دهید.
گاهی اوقات زندگی با فرد خودشیفته در ساعاتی خاص که رفتارهای عجیب خود را انجام می دهد، به معنای هدر دادن وقت و محبت است. با این حال، برای ادامه رابطه، باید مقداری از این محبت و وقت را به درون خود بریزید. یک روال مراقبت از خود ایجاد کنید که به پر کردن لیوان صبر شما کمک کند. فیلم تماشا کنید یا خود را ماساژ دهید. با دوستان خود ناهار بخورید. احساسات خود را به روز کنید، به موسیقی گوش دهید یا یک حمام آب گرم بروید و در موقع مناسب محبت خود را بروز دهید. میزان محبت شما در یک ساعت خاص محدود است. فرض کنید شما به میزان یک پیمانه محبت دارید. هنگامی که شوهر خودشیفته در حال انجام رفتارهای عجیب خود است، محبت کردن کار بیهوده ای است و باعث شود یک حس منفی گریبانگیر شما شود. اما اگر او را به حال بگذارید و ساعتی دیگر که همه چیز عادی و مناسب است، همان پیمانه محبت را بروز دهید، بسیار موثر خواهد بود. امتحان کنید. نتیجه آن شدیدا قابل لمس است!
جمع بندی: زندگی ایده آل با شوهرخودشیفته با چند ترفند ساده روانشناسی
حال که مطالب فوق را به دقت خوانده اید بگذارید یک مرور کلی و جمع بندی داشته باشیم. زندگی ایده با شوهر خودشیفته نیاز به سه گام ساده روانشناسانه دارد: ۱. پذیرش: قبل از هرچیز باید ویژگی های شوهر خود را بپذیرید و مهمتر اینکه باور داشته باشید شوهر شما در خودشیفتگی اش کاملا بی تقصیر است. ۲. تعامل و مدارا: مهمترین نکته در تعامل با افراد خودشیفته تعامل و مداراست. پس برای زندگی با شوهر خودشیفته نیز با این دو کلید سرنوشت ساز را فراموش نکنید. تعامل و مدارا همیشه جواب می دهد. این بدان معناست که شما بخشی از وقت خود را صرفا برای خودتان سپری می کنید. با خانواده، فرزند یا دوستان خود ارتباط برقرار می کنید. ۳. زندگی عالمانه: اگر شوهر شما خودشیفته است، پس شما هم باید یک روانشناس خوب باشید! بنابراین سعنی کنید با رفتار و منشی عالمانه زندگی کنید. با مطالعه و تفکر به راحتی شاکله و چارچوب رفتار شوهرتان را خواهید شناخت و طبعا با مطالعه و اعتماد به نفس کامل، به راحتی رفتارهایی که تا قبل از این شما را آزار می داده برای شما لذت بخش می شود! طبیعی است که از بخشی از رفتارها نیز باید فاصله بگیرید و با بخشی تعامل و مدارا داشته باشید. به یاد داشته باشید روانشناسی مانند اکسیری است که حتی جنایتکاران بزرگ را نیز می تواند به افرادی انسان دوست تبدیل کند!
منبع: مجله اینترنتی پارسی گو
درج مطالب مجله اینترنتی پارسی گو با ذکر منبع (www.parsigoo.com) بلامانع است.