مجله اینترنتی پارسی گو: در کتابهای اخلاقی چنین میخوانیم: غرور یعنى اطمینان و آرامش قلب نسبت به آنچه که با هواى نفس موافق بوده و طبیعت انسان به آن تمایل داشته باشد. منشأ غرور در واقع جهالت یا وسوسههاى شیطانى است.
بنابراین، کسى که براساس اوهام و شبهات، خویشتن را بر خیر و صلاح میداند، در واقع فریبخورده و مغرور گشته است و ارزیابى درستى از خود و کار خویش ندارد. مانند اینکه کسى از راه حرام مالى بهدست آورد و آنرا در راههاى خیر از قبیل ساختن مسجد و مدرسه و سیر کردن گرسنگان مصرف نماید ، به این خیال و اطمینان به اینکه در راه خیر و سعادت گام برمیدارد؛ حال آنکه فریبخورده و مغرور است.
غرور به هیچ وجه پسندیده نیست، اما ویژگیهای مثبتی که در برخی انسانها وجود دارد نباید با این رذیلت اخلاقی اشتباه شود؛ مانند کسی که گوهر ارزشمندى در اختیار دارد، از او سخت مراقبت میکند. هرچه ارزش دارایى بیشتر و توجه انسان به ارزش آن افزونتر باشد، مراقبت و هوشیارى او در صیانت از آن گوهر بیشتر خواهد بود؛ بویژه آنکه بداند اگر این گوهر با شیوهاى صحیح در مسیر تراش قرار گیرد و صیقل یابد ؛ ارزش آن چندین برابر میشود. براى نگاهدارى از این سرمایه خدادادى باید خود را به صفتى آراست که در ادبیات دینى از آن به عزّت نفس تعبیر میشود.
انسان عزیز احساس ارزشمندى و سرفرازى میکند و هرگز خود را خوار و درمانده نمییابد. چنین اشخاصی اگر دارای حالات و رفتار خاصی باشند، نباید کسانی که از این ارزش و فضیلت انسانی محروم هستند، آنها را متهم به تکبر و غرور و خودبینی کنند.
برخی از پیامدهاى غرور که زندگى انسان را تحت تأثیر خود قرار میدهد و دنیا و آخرت را تباه میکند، عبارتاند از: حجاب ضخیمى بر عقل و فهم انسان، شکست در زندگی، و سبب فساد و تباهى عمل . با مجله اینترنتی بیرکلیک همراه شوید تا بدانیم غرور چیست و آدم مغرور چه خصوصیاتی دارد.
تعریف روانشناسی غرور
غرور همان هوای نفس است و فرد خود را نسبت به دیگران بزرگ تر می داند. باید بدانید که غرور با عزت نفس متفاوت است. منشأغرور می تواند عواملی مانند جهالت که فرد گمان می کند که عملش درست است. وسوسه شیطان، پیروی از هوای نفس و شهوت دانست.
ریشه اصلی غرور
وقتی فاصله زیاد بین خود واقعی و خود ایده آل حاصل می شود، فرد به دلیل توانایی، مشکلات شخصیتی و روانی نمی تواند به خود ایده آل برسد و از طرف دیگر نتواند خود واقعی را بپذیرد،تلاش می کند تا با غرور خود را به خود ایده آل، نسبت دهد که این به معنای غرور منفی است. اما غرور مثبت در افرادی به وجود می آید که به آنچه دارند واقف هستند و ریشه تمام داشته های خود را محصول تجربه،فرهنگ و تلاش خود می دانند. برای درمان غرور منفی روانکاو بیمار را به زمان بچگی بر می گرداند و سعی می کند بیان کند که کسانی که در آن زمان فرد را تحقیر می کردند، افراد بزرگی نبودند. با این روش فرد تصور جدیدی از خود به دست می آورد و گذشته را فراموش می کند.
نکوهش غرور در قرآن مجید
در قرآن کریم میخوانیم: «این روى گردانى به خاطر آن است که گفتند: هرگز آتش [دوزخ در روز قیامت] جز چند روزى به ما نمیرسد و آنچه همواره افترا و دروغ [به خدا] میبستند، آنان را در دینشان مغرور کرده است». غرور چیست و آدم مغرور «اى مردم! از پروردگارتان پروا کنید، و بترسید از روزى که هیچ پدرى چیزى [از عذاب دوزخ را] از فرزندش دفع نمیکند، و نه هیچ فرزندى برطرف کننده چیزى از [عذاب] پدر خویش است. بیتردید وعده خدا حق است، پس زندگى دنیا شما را نفریبد، و مبادا شیطان شما را به [کرم و رحمت] خدا مغرور کند». غرور چیست و آدم مغرور «مؤمنان را ندا میدهند: آیا ما [در دنیا] با شما نبودیم؟ میگویند: چرا، ولى شما خود را [به سبب نفاق و دشمنى با خدا و رسول] در بلا و هلاکت افکندید و به انتظار [خاموش شدن چراغ اسلام و نابودى پیامبر] نشستید و [نسبت به حقایق] در تردید بودید و آرزوها [ى دور و دراز و بیپایه،] شما را فریفت، تا فرمان خدا [به نابودى شما] در رسید و [شیطان] فریبنده، شما را فریب داد».
نکوهش غرور در روایات اسلامى
مذمّت از این خوى زشت در احادیث اسلامى نیز بازتاب گستردهاى دارد؛ برای نمونه؛ در احادیثى از امام علی(ع) میخوانیم: «مستى غفلت و غرور از مستى شراب طولانیتر است».
«کانون بدیها در مغرور شدن به مهلت الهى و اعتماد بر اعمال [ناچیز] است» . انسان عمل خیر ناچیزى انجام میدهد و به وسیله آن خود را اهل نجات میداند و آزادى بیقید و شرطى براى خود قائل است یا اینکه گناهانى از او سر زده و مهلت پروردگار سبب غرورش میشود.
«آدم عاقل، هرگز مغرور دیده نمیشود». یعنی غرور ضدّ عقل است. غرور چیست و آدم مغرور
«کسى که سرابها [و انبوهی از خیالات] او را فریب دهد و مغرور سازد اسباب [نجات] از او قطع میشود».
آثار و پیامدهاى فردى و اجتماعى غرور
برخی از پیامدهاى غرور که زندگى دنیوی و اخروی انسان را تحت تأثیر خود قرار میدهد، چنیناند:
۱ – غرور، حجاب ضخیمى بر عقل و فهم انسان میافکند و او را از درک حقایق بازمیدارد و به او اجازه نمیدهد خود و دیگران را آنچنان که هست و هستند بشناسد و حوادث اجتماعى را درست ارزیابى کرده در برابر آنها موضع صحیح بگیرد. همانطور که در حدیثى از امیرمؤمنان على خواندیم که ؛ «مستى غرور، از مستى شراب هم سختتر است!» این مستى، همان حجاب غرور است.
۲ – غرور مایه شکست در زندگى و سبب عقب افتادگى است، یک لشکر مغرور به سادگى جنگ را میبازد، یک سیاستمدار مغرور به آسانى زمین میخورد، یک محصّل مغرور در امتحانات موفّق نمیشود، و بالاخره یک مسلمان مغرور خود را گرفتار قهر و غضب الهى میسازد. تعبیر به «قاتلات الغرور» در روایات ممکن است اشاره به همین معنا باشد.
۳ – غرور سبب فساد و تباهى عمل میشود؛ زیرا شخص مغرور در انجام آن دقّتى به خرج نمیدهد و همین امر کار او را خراب میکند. یک جرّاح مغرور ممکن است بیمار خود را در کام مرگ فروبرد و یا حدّاقل ناقص سازد، یک راننده مغرور گرفتار تصادفهاى زیانبار میشود، همچنین یک مؤمن مغرور گرفتار ریا و عجب و سایر امورى که عمل را فاسد میکند میشود ؛ امام علی(ع) میفرماید: «غرور ناشى از آرزوها، سبب فساد عمل میشود».
۴ – غرور مانع از عاقبت اندیشى است، چنانکه در حدیثى از امیرمؤمنان(ع) آمده است: «کسى که اعتماد بر غرور و باطل کند، از تفکّر در عاقبت کارها باز می ماند».
۵ – در یک جمله میتوان گفت: افراد مغرور در دنیا و آخرت تهیدست و بیچارهاند، چنانکه در حدیثى از امام صادق(ع) آمده است: «انسان مغرور در دنیا مسکین و بیچاره است و در آخرت مغبون؛ چرا که متاع برتر را به متاع پستتر فروخته است».
علایم و نشانه های غرور
نشانه های غرور گاهی بسیار آشکار است به گونه ای که انسان در نخستین برخورد به آن پی می برد و می فهمد که فلان شخص گرفتار غرور و خودبینی است. بی اعتنایی به مردم، بی توجهی به حلال و حرام الهی، رعایت نکردن ادب با بزرگان و ترک محبت با دوستان و بستگان، بی رحمی نسبت به زیردستان، ذکر سخنان ناموزون و دور از ادب، سر دادن خنده و قهقهه بلند، دویدن در حرف دیگران، نگاه های تحقیرآمیز به صالحان و پاکان و عالمان و همچنین راه رفتن به صورت غیر متعارف، پا را به زمین کوبیدن، شانه هها را تکان دادن، نگاه های غیر متعارف به زمین و آسمان نمودن و حتی گاهی کارهای دیوانگان را انجام دادن اینها همه از نشانه های غرور است.
ولی گاه حالت غرور مخفی است و به این سادگی خود را نشان نمی دهد بلکه با دقت می توان به وجود چنین صفتی در خویشتن و یا دیگران پی برد. مانند اینکه بعضی افراد پس از مدت کوتاهی درس استاد را رها می کنند و خود را مستغنی و بی نیاز می دانند، یا مانند کسی که علاقه شدیدی در خود به انزوا و گوشه گیری از مردم احساس می کند و ممکن است بهانه آن را آلوده نشدن به مجالس غیبت و گناه و مانند آن ذکر کند در حالی که با دقت می یابیم که عامل اصلی، غرور و خود بزرگ بینی است. خود را پاک، آگاه و مؤمن می پندارد و دیگران را ناقص و آلوده.
آری نه تنها غرور، بلکه بسیاری از صفات رذیله گاهی در زوایای روح انسان پنهان می شوند و خود را به صورت فضایل نشان می دهند، به گونه ای که تشخیص آن جز برای اساتید هوشیار اخلاق میسر نیست.
افراد مغرور چه نشانه هایی دارند ؟
آدم های مغرور ، منفورترین آدم ها از نظر اجتماع هستند، کسانی که شاید به صورت ظاهری احترام هایی می بینند، ولی این احترام ها دلیل بر شخصیت بالای آنها نیست، ما در اینجا نشانه هایی آورده ایم تا بتوانید راحت تر افراد مغرور را بشناسید و از آنها دوری کنید ، اگر این نشانه ها را در خود می بینید حتما فکری به حال درمان این ویژگی ناپسند بکنید، چرا که انسان های مغرور هیچ جایگاهی در بین مردم ندارند.
۱ – ترک کردن و اهمیت ندادن به جمع:
یکی از نشانه های غرور در جمع حاضر نشدن است، البته حاضر نشدن به این معنی که افرادی را که دور هم جمع شده اند، پایین تر از خودمان می دانیم و علت عدم حضور ما “برتر دانستن شان خودمان” از جمع است. غیبت های طولانی در جمع های فامیلی و دوستانه و یا همسایه ها – با این فکر که این جمع در حد ما نیست – یکی از نشانه های غرور و خودبرتربینی است.
۲ – اعتنا نکردن به حرف های دیگران و بی اهمیتی به مردم:
انسان مغرور به صورت ارادی یا غیر ارادی نسبت به حرف های دیگران بی اعتنا می شود و هر کس را با دلیلی رد می کند، مثلا پدر و مادر وقتی چیزی می گویند آنها را عقب افتاده و پیر می داند ، یا وقتی استاد یا معلم به اون تذکری می دهد، با بهانه “نفس از جای گرم بلند شدن” حرف او را نمی پذیرد ف به همین ترتیب ، هر کس به بهانه ای رد می شود و فرد تنها به خواسته خودش اعتنا می کند.
۳ – انتقاد فراوان:
یکی از مهمترین نشانه های انسان مغرور انتقاد کردن است، فرد مغرور از هر کس و هر چیز انتقاد می کند، از دولت و حکومت گرفته تا همسایه و همسر و فرزند! از همه چیز دنبال ایراد و مشکل آن می گردد و کمتر به نکات مثبت توجه می کند.
۴ – تمسخر دیگران:
کسی که به بهانه های مختلف دیگران را مسخره می کند، رگه هایی از غرور را در وجودش دارد، مسخره کردن و خندیدن به دیگران و دست انداختن آنها از نشانه های غرور است.
۵ – تعریف کردن از خود یا افراد وابسته به خود:
گاهی اوقات شاید متوجه نباشیم اما برخی تعصبات ما ناشی از غرور است، مثلا روی افراد خانواده یا خاندان خود بسیار حساسیم، یا حتی اهالی شهر خود را برتر از شهر دیگر می دانیم، مدام در حال تعریف از خود و فتوحات ! خود هستیم، این ویژگی ها نشانه غرور است.
۶ – اصالت دادن به داشته های خود:
کسی که مغرور است داشته های خود را برتر از داشته های دیگران می داند و آنرا به رخ می کشد، مثلا خودرویی که سوار می شود یا گوشی تلفن همراه خود را به رخ دیگران می کشد، یکی از مهمترین نشانه های این مورد، اصالت دادن به علم و دانش خود است که متاسفانه در جوامع علمی ما زیاد دیده می شود، مثلا دو کارشناس یا مربی فوتبال یکدیگر را قبول ندارند و طرف مقابل را بی سواد می دانند یا در اساتید دانشگاه نیز زیاد دیده شده که دیگر استاد ها یا کسانی که کتابی نوشته اند را بی سواد می دانند، البته اینجا باید به نکته ریزی هم اشاره کرد که گاهی انسان به واسطه حسادت به دیگران، دچار غرور می شود. البته این مورد ممکن است در خانم های خانه دار نیز باشد ، مثلا در پخت یک نوع غذا خود را برتر و بهتر از دیگران می داند.
اگر این نشانه ها را در خود می بینید حتما فکری به حال درمان این ویژگی ناپسند بکنید، چرا که انسان های مغرور نه تنها جایگاهی در بین مردم ندارند بلکه گاهی اوقات همان موضوعی که نسبت به آن غرور دارند، باعث سرافکندگی آنها می شود.
در اینجا لازم است نکته ریزی را هم بگوییم و آن اینکه، گاهی غرور در وجود ما هست ولی امکان بروز پیدا نکرده است، و بنابراین در وجود ما مخفی است، اگر چنین باشد، در برخی مواقع خود را نشان می دهد، مثلا وقتی از چیزی یا کسی عصبانی هستیم یکی از نشانه هایی که در بالا ذکر شد را از خود نشان می دهیم، بنابراین باید مراقب مخفی بودن این ویژگی در خود نیز باشیم.
درمان غرور
از آنجا که غرور غالباً ناشى از جهل و عدم شناخت خویشتن و قدر و منزلت انسان در پیشگاه خدا است نخستین گام درمان این بیمارى اخلاقى، شناخت خویشتن و معرفت پروردگار و نیز شناخت لیاقتها و شایستگیها در انسانهاى دیگر است.
اگر انسان به گذشته خویش برگردد که طفلى بود از هر نظر عاجز و ناتوان و به آینده خویش بنگرد که پیر و ناتوان و از کار افتاده میشود و اگر چند روزى قدرت، مال، ثروت، جوانى و زیبایى دارد، همه آنها در معرض انواع آفات است و طبق ضربالمثل معروف «به مالت نناز که به شبى از بین میرود و به جمالت نناز که به تبى از بین میرود!» همه اینها آسیبپذیر است. و نیز اگر به تاریخ پیشینیان بنگرد و سرعت زوال قدرتها و از میان رفتن اموال و نابودى امکانات با خبر شود هرگز مست غرور نخواهد شد.
قرآن مجید به مغروران خطاب میکند و با این سخن بیدارگر به آنها هشدار میدهد، میفرماید : «آیا در زمین گردش نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که قبل از آنها بودند چگونه بود؟ آنها نیرومندتر از اینان بودند و زمین را [براى زراعت و آبادى] بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد کردند و عمران نمودند و پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغشان آمدند [امّا آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند] خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم میکردند».
راهکارهای موثر روانشناسی درمان غرور
در درمان غرور منفی معمولا روانشناسان سعی می کنند با روانکاوی فرد، او را مجدد در شرایط دوران بچگی قرار داده و به او توضیح می دهند کسانی که به شیوه ها و طرق مختلف تو را مورد تحقیر قرار می دادند افراد بزرگ منش و برتری نبوده اند بلکه آنها نیز قربانیان تحقیر در بچگی خود هستند، بنابراین با تحیلیل از گذشته افراد، اطلاعاتی به آنها داده می شود که فرد بتواند احساسات منفی گذشته را فراموش کند، در این حالت فرد تصور جدیدی از خود بدست می آورد که در آن غرور مثبت جایگزین غرورمنفی می شود.
تفاوت اعتماد به نفس و غرور در چیست؟
براى تفاوت قائل شدن بین اعتماد به نفس و غرور لازم است ابتدائا تعریفى هم از اعتماد به نفس و هم از غرور بنماییم تا این که راه تشخیص آن دو از هم روشن شود.
در تعریف جامعى از اعتماد به نفس آمده است که اعتماد به نفس؛ یعنى، خود را باور داشتن، باور به توانایى و قابلیت خود در عمل کردن، اطمینان به توانایى خود در دنبال کردن فعالیتها و ثابت قدم بودن، باور به توانایى خود در عبور از موانع، باور به توانایى خود براىدرخواست کمک از دیگران در مواقع لزوم، باور به توانایى خود در ایجاد ارتباطى معنادار و محبتآمیز با دیگر انسانها، باور به توانایى خود در یافتن عشق، تفاهم، مهر و شفقت در هر موقعیتى به خصوص در مواقع دشوار و بالاخره باور به وجود خود به عنوان اشرف مخلوقات کهروح الهى در او دمیده شده است و او خلیفه و جانشین خدا در روى زمین مىباشد.
منشأ غرور چند چیز مىتواند باشد:
۱ – جهالت؛ یعنى، اعتقاد قلبى شخص به این که عمل او خیر و صلاح است، در حالى که در واقع چنین نیست.
۲ – وسوسههاى شیطانى، پیروى از هواى نفس و شهوات.
۳ – پیروى از غضب و انتقامجویى.
۴ – دوستى دنیا و دنیاطلبى.
حال با توجه به تعریفى که از اعتماد به نفس و غرور مطرح شد به نظر مىرسد که اعتماد به نفس و غرور دو مقوله متفاوت و جدا از هم مىباشد چرا که ممکن است فردى مغرور باشد ولى اصلاً اعتماد به نفس نداشته باشد و همینطور به عکس، اگر آن فرد داراى اعتماد به نفس،پس از ارزیابىها و قابلیتهاى خود، آنها را فضل و رحمتى از جانب خدا بداند و عامل اساسى آن را به خدا نسبت دهد در این صورت دیگر هواى نفسى باقى نمىماند تا دچار غرور شود. بنابراین، مىتوان گفت، آن احساس بزرگى که چه بسا اطمینان و آرامش در افراد مغرور ایجادمىنماید که یک اطمینان و آرامش غیرطبیعى و نابهنجار است که در نهایت ممکن است افراد مغرور و فریبخورده را به هلاکت و نابودى بکشاند. به همین خاطر، مشاهده مىشود که غرور در قرآن و روایات به شدت مورد نکوهش و سرزنش قرار گرفته است.
گردآوری و تنظیم: مجله اینترنتی پارسی گو
درج مطالب مجله اینترنتی پارسی گو با ذکر منبع (www.parsigoo.com) بلامانع است.