مجله اینترنتی پارسی گو: این روزها و همزان با آغاز فصل پاییز و ماه مهر و آغاز مدارس، موضوع جدیدی ذهن والدین دانش آموزان را درگیر کرده است و آن دادن لیست لوازم التحریر اجباری به دانش آموزان است. در حالیکه هیچگاه و در هیچ مقطعی چنین چیزی مطرح نبوده و انگار این مُد جدید قرار است معضلی برای قشر متوسط جامعه باشد.
به گزارش پارسی گو نعیمه موحد در فارس نوشت: خانم بغلدستی توی اتوبوس سر حرف را باز میکند و میگوید دارم میروم لیست لوازمالتحریر مدرسه پسرم را بخرم. تا بیایم بپرسم لیست لوازمالتحریر چیست از گوشی همراهش یک کانال تلگرامی باز میکند و میگوید: «این لیست را از طرف مدرسه فرستادهاند که بخریم. شما میدانی «کلربوک» چیست؟ پاکت دکمهدار و آهنربا به چه کار بچه کلاس اولی میآید؟»
جواب سوال اول را با جستجوی اینترنتی و نشان دادن شکل «کلربوک» به هممسیر اتوبوسیام میدهم. اما جواب سوال دوم را نمیدانم و دیدن چهره پر از سوال و کمی با استرس خانم بغلدستی، سوالهای دیگری را توی ذهنم میآورد که چرا به همه بچهها لیستی برای خرید میدهند؟ اگر خانوادهای توان خرید این لیست را نداشت چه؟ اصلا وقتی مدارس غیردولتی و هیئت امنایی شهریههای قابل توجهی از بچهها میگیرند چرا این وسائل را خودشان تهیه نمیکنند؟
این سوالات و قطعا سوالات بیشمار دیگر، چیزهایی است که در این روزهای اول مهر ذهن بسیاری از مادران را مشغول کرده است. از آنطرف معلمهای مدارس در مقطع ابتدایی هم درباره خوب و بد این لیستها حرفهای زیادی دارند. حرفهایی که آنها را در این گزارش جمع کردهایم تا درباره «لیست لوازمالتحریر» و حواشی آن بیشتر بدانیم.
برای مدرسه هرچه خرج کنیم انگار کم است
گله اول و آخر والدین، مخصوصا در مقطع ابتدایی این است که خرج مدرسه زیاد است. این روزها اکثر مدارس این مقطع غیردولتی و هیئتامنایی هستند و والدین از همان شروع کار مبلغ زیادی را بابت شهریه میپردازند. بعد از آن نوبت به سرویس رفتوآمد میرسد که خودش مبلغ کلان دیگری میطلبد. پذیرفتنی است که وقتی به این خرج و مخارج تهیه لباس فرم و دیگر ملزومات مدرسه مثل کولهپشتی و یا کفش مناسب را اضافه کنیم، والدین هر خرج دیگری را اضافه بدانند و اینجاست که حرف و حدیثها پشت سر «لیست لوازمالتحریر» شروع میشود.
مائده، مادری که این روزها آماده میشود تا فرزندش را به کلاس سوم ابتدایی بفرستد میگوید: «من بیشتر از آنکه نگران ضرورت یا عدم ضرورت این لوازم باشم نگران خانوادههایی هستم که توانایی برآورده کردن این هزینهها را ندارند. شاید من بتوانم برای پسرم قیچی و چسب و کاغذ اکلیلی بخرم. اما چرا خانوادهای که نمیتواند باید برای همین کمترینها هم شرمنده بچهاش بشود و بچه شرمنده بقیه همکلاسیها؟ آیا واقعا مدرسه نمیتواند همین لوازم را در اختیار بچهها قرار بدهد؟ تازه قسمتی از این لوازم مثل قیچی و پوشه دکمهدار مصرفی نیستند و جزء اموال مدرسه باقی میمانند. یعنی سالهای بعد دانشآموزان دیگر میتوانند از آنها استفاده کنند.»
باز هم یک مد جدید: لیست لوازم التحریر اجباری
زهرا مادر دیگری است که ماجرای لیست لوازم التحریر اجباری را اینطور تعریف میکند: «همان روزی که دخترم را در مدرسه ثبتنام کردیم یک کاغذ به اسم لوازم ضرروی که باید تهیه کنیم به من دادند. من اصلا نمیدانستم بعضی از اقلامی که در لیست آمده چیست. مادرهای دیگر هم چیزهایی مثل «چوب خط و چینه» را نمیشناختند یا مثلا بلد نبودند خطکش شابلوندار دقیقا چه جور خطکشی است.
فهمیدن اسم این اقلام زیاد کار سختی نبود. سختی ماجرا این بود که شوهرم میگفت این اقلام به چه کاری میآید و نه من و نه دخترم نمیتوانستیم توضیح بدهیم. از یک طرف دخترم استرس داشت که مبادا این وسائل را برایش نخریم و دستخالی به مدرسه برود و از طرف دیگر برای خودم هم سوال بود که مگر بدون این وسائل نمیشود درس خواند؟ انگار که یک مد جدید آمده که خواهی نخواهی باید به آن عمل کنیم.»
معلمها میتوانند بار روی دوش والدین را کم کنند
مرضیه جهانبخش معلم مقطع ابتدایی پسرانه است. او درباره لیست لوازم التحریر اجباری می گوید که این لیست هیچوقت نمیتواند یک لیست از پیش نوشته شده و قطعی باشد و مدرسه به مدرسه و معلم به معلم فرق میکند: « من بعد از چندسال تدریس در نظام آموزش جدید، تصمیم گرفتم چیزهایی مثل کاعذ زندگی و مقوا را از این لیست حذف کنم. چون اولا خیلی اسراف و دورریز داشت و بعد هم میشد از هزینههای جاری که به والدین در وقتش به مدرسه میدهند این اقلام را طبق هدف آموزشی که در ذهن داشتم تهیه کنم. بنابراین کاغذ و مقوای رنگی و چندین وسیله دیگر را همان ابتدا از لیست حذف کردم و به مرور در طول سال و موقع تدریس تهیه کردیم. اینطوری فشار کمتری هم به والدین آمد»
این معلم جوان در ادامه میگوید: «بعضی اقلام مثل چوبخط و چینه برای آموزش لازم ولی در اصطلاح لاکچری هستند. برای همین نمیشود به همه اجبار کرد که این وسیله را بخرند. معلم باید شرایط مدرسهای که در آن تدریس میکند یا شرایط دانشآموزانش را بداند. گاهی میشود از همه خواست «مکعب چینه ۹۰تایی» که قیمت آن حدود ۵۰هزارتومان است را بخرند اما واقعا در یک سال تحصیلی دیگر نمیشود از همه دانشآموزان این را خواست. معلم خوب باید این ظرافتها را بداند تا بار روی دوش والدین کمتر بشود.»
درب نوشابه و چوب بستنی، جای چوب و چینه
عطیه حسینی معلم یک مدرسه دخترانه در یکی از مناطق محروم تهران است که لیست لوازم التحریر اجباری را طور دیگری حل کرده است. «اول سال قبل از اینکه به بخشهایی از درس ریاضی که نیاز به چوبخط و چینه دارد برسیم، از بچهها خواستم که درب نوشابه در رنگهای مختلف جمع کنند. به جای چوبخط هم گفتم چوب بستنیهایی که میخورند را نگه دارند، خوب بشورند و خشک کنند. این چوب بستنیها و درب بطری ها شدند چوبخط و چینه برای مبحث شمارش در درس ریاضی.»
خانم حسینی که خودش دخترش را به یک مدرسه غیرانتفاعی میفرستد ادامه میدهد: «اول سال از مدرسه دخترم به ما گفتند که باید مبلغ ۲۳۰هزار تومان هزینه کنیم تا برای همه دانشآموزان مدرسه لوازمالتحریر یک شکل و از یک مارک گرفته بشود. به نظر من اینها پاک کردن صورت مسئله است. به جای اینکه بگویند بچهها لوازمالتحریر گرانقیمت به مدرسه نیاورند تا دیگری دلش نخواهد؛ از والدین هزینه میگیرند تا همه یکجور لوازمالتحریر که اتفاقا دست بالا هم هست داشته باشند.»
خانم حسینی بخشی از مشکل لیست لوازم التحریر اجباری را چشم و همچشمی مدیران و معلمهای مدارس به خصوص مدارس معروفتر غیرانتفاعی و هیئت امنایی میداند: « بعضی از مدارس به این لیست به چشم «باکلاسی» نگاه میکنند و تصور میکنند اگر لیست گرانتر یا پرتعدادتری بدهند مدارس بهتری هستند تا والدین فرزندانشان را به آنها بسپارند»
حال سوالی که مطرح میشود این است که آیا لیست لوازم التحریر اجباری از طرف معلمان و مدارس قرار است تبدیل به یک مد جدید بشود که صرفا چالش جدیدی را برای والدین و خانوادهها ایجاد کند یا واقعا موارد ذکر شده در لیست لوازم التحریر کارایی دارند و موجب یادگیری بهتر و آسانتر بچهها میشود؟
منبع: مجله اینترنتی پارسی گو
درج مطالب مجله اینترنتی پارسی گو با ذکر منبع (www.parsigoo.com) بلامانع است.