مجله اینترنتی پارسی گو: ذهن کارآفرین به چه معناست و چگونه چنین ذهنی افراد را به موفقیت می رساند؟ این مقاله را بخوانید تا ۱۲ نشانه ذهن کارآفرین را بشناسید. با شناخت این ۱۲ نشانه هم می توانید آنها را در وجود خود شناسایی کنید و هم اینکه اگر آن نشانه ها را در خود نمی بینید، برای دستیابی به آن تلاش نمایید.
اگر شما تحت فشار بودید که یک کارآفرین کلیشهای و الگو را توصیف کنید از کدام واژهها استفاده میکردید؟ مشتاق؟ متعهد؟ خوشبین؟ مطمئن باشید همهی این صفات را میتوان به او اطلاق کرد. ولی برطبق نظر کارآفرینانی که موفق هستند بیمناک و دردسرساز دقیقتر هستند. آیا خصیصهها، ویژگیها و خصلتهای زیر شما را هم توصیف میکنند؟ اگر این طور هست، ممکن است یک کارآفرین باشید. (قلباً، شاید هنوز عملاً نباشید.)
بررسی ۱۲ نشانه ذهن کارآفرین
در ادامه ۱۲ نشانه ذهن کارآفرین را باهم مرور می کنیم. این نشانه ها یا در شما وجود دارند، یا باید به وجود بیایند. در حقیقت این ۱۲ نشانه و ۱۲ توصیه برای وجود یا داشتن ذهن کارآفرین است:
۱. شما اهل اقدام هستید.
بارابارا کورکوران، مؤسس کورکوران گروپ، و هنرپیشهی فیلم تلویزیونی “مخزن کوسهها”، میگوید آدمهایی که درک و مفهومی از استراتژی دارند ولی لزوماً استراتژی مفصلی با جزییات ندارند بیشترین احتمال دارد که ویژگی کیفی وصفناپذیر کارآفرینی را داشته باشند. او میگوید، “از کارآفرینان با طرحهای کسب و کار شیک و خوشکل متنفرم.”
توصیههای کورکوران چیست؟ ابداع و اختراع یعنی حرکت داشتن نه اینکه پشت میز کارتان وقتتان را صرف نوشتن یک طرح بکنید. در حقیقت او معتقد است آنان که دورههای مدیریت کسب و کار را میگذرانند گرایشی بیشاز حد به تحلیل وضعیت به جای اقدام و عمل دارند.
۲. شما ترسیدید.
کورکوران میگوید، “بسیاری از آدمها کارآفرینان را به عنوان جاهطلبانی قضاوت میکنند که واقعاً زیر فشار بیم و ناامنی قرار دارند. به هنگام ارزشیابی یک سرمایهگذاری بالقوه، من آدمی را میخواهم که از ترس بمیرد.”
آنها که به خاطر ترس از شکست متشنج میشوند میتوانند تمرکز بیشتر داشته باشند و شدیداً دوست دارند هر کاری شده انجام بدهند تا به موفقیت برسند. اگر شما احساس بیمناکی دارید از آن احساس استفاده کنید تا شما را برای رسیدن به اهداف کسب و کارتان به حرکت وادارد.
۳. شما کاردان هستید.
تونی شی ای، کارآفرین و مدیرعامل زاپوس در لاس وگاس میگوید: “وقتی نوجوان بودم یکی از برنامههای تلویزیونی مورد علاقهام مک گوایر بود چون هرگز دقیقاً ابتکارات و کاردانی لازم را نداشت ولی تا اندازهای میدانست چه کار کند تا هر کاری رو بهراه شود. در نهایت فکر میکنم، کارآفرین یعنی همین.”
او توضیح میدهد اصلاً مسئله داشتن منابع کافی نیست بلکه کاردانی چیزی است که انجام میدهید.
۴. جریان نقدی دغدغهی اصلی شما است.
جوگوستافسون، پیش از اینکه برین شارک، یک تولیدکنندهی نرمافزارهای بهرهوری فروش را در والتهام ماساچوست تأسیس کند، یک شرکت به نام نشنال کورسویر را راهاندازی کرده بود. او اعتراف میکند دائماً همهی فکر و ذهنم جریان نقدی و نقدشوندگی بود. هفتبار در طول ۸ سال در شرکت پیش آمد که روزها و ساعتها دستمزد نمیدادیم چون نقد کافی برای پرداخت آن نداشتیم.”
او چطور واکنش نشان داد؟ خودش میگوید: “اوایل باید پا پیش بگذارید و هزینهها را از حساب شخصیتان پرداخت کنید، ولی این تنها کاری است که میتوانید بکنید. شما به نقد نیاز دارید.
۵. شما اجازه نمیخواهید.
استفان برک، مؤسس و مدیرعامل اینکوگنیتو سافت ویر، که مقر آن در بریتیش کلمبیا ونکور است میگوید کارآفرینان حقیقی ترجیح میدهند عذرخواهی کنند تا اجازه بگیرند. آنها بدون اجازه به سوی فرصتها یا مسائلی که شناسایی کردهاند حرکت میکنند.
برک میگوید: “کارآفرینان هرگز از وضع موجود راضی نیستند”. وقتی او راههای جدید و بهتر انجام کارها را به رییساش پیشنهاد داد و با انتقادهای ناخواستهی او تفسیر شد پیبرد هدف و مقصدش کار در شرکتهای جهانی نیست و باید برای خودش کار کند. حالا میگوید: “آرزو دارم کارمندانم به دردسر بیفتند.” چون نشان میدهد وقتی در مخمصه قرار دارند به دنبال یافتن فرصتهایی برای بهبود خودشان و عملیات شرکت خواهند بود.
۶. شما نترس هستید.
رابرت ایروین، سرآشپز و مجری برنامهی “رستوران شبکهی غذایی: ناممکن” میگوید هر جا که بیشتر آدمها از ریسک اجتناب میکنند کارآفرینان در همان جا ظرفیت میبینند. کارآفرینان حقیقی اصلاً نمیترسند خانهشان را اهرم کنند و تمام پساندازشان را بیرون بکشند تا وجوهی را که برای یک ماجراجویی یا سرمایهگذاری پر ریسک نیاز دارند تهیه کنند. او میگوید آنها گاهی بینهایت خوشبین هستند، چون معتقدند سرمایهگذاریشان در زمان و پول نهایتاً با پاداش مناسب بازپرداخت و جبران خواهد شد.
۷. تغییر را به آغوش میکشید.
رزماری کامپوساتو، رییس هیات مدیره و مدیرعامل زنجیرهی بلودرایبار در سیلیکونولی میگوید: “اگر شما فقط یک نتیجهی احتمالی قابل قبول در ذهن داشته باشید، شانسهای شما محدودتر هستند.” او میگوید اگر دوست داشته باشید گوش کنید حتماً مشتریانتان به شما نشان خواهند داد کدام محصولات یا خدماتتان با ارزشترین هستند. او توضیح میدهد نسخهی اولیهی شرکت هالو در واقع بخشی از بلو درای بار یا بخش هدیه فروشی بود “تا به زنی چند وظیفهای و گرفتار کمک کند.” ولی او به سرعت آموخت هدیهفروشی باعث برداشت غلط از ماهیت کسب و کارش شده بود، بنابراین آن را برچید و جای آن یک صندلی بلو درای جدید گذاشت. و بعد از آن کارها بهتر و بهتر شد. کارآفرینان باهوش دائماً تحول و تکامل و تغییر مییابند و از این طریق به مفاهیم کسب و کارشان در واکنش به بازخوردهای بازار معنی میبخشند.
۸. شما عاشق چالش هستید.
بسیاری از کارکنان به هنگام رویارویی با مشکلات سعی میکنند موانع را دور بزنند. ولی در نقطهی مقابل، کارآفرینان به سوی فرصتهای مناسب خیز برمیدارند. جف پلات از شرکت اسکای زون ایندور ترمپ لاین پارک میگوید، “چالشها آنها را برای کارهای سخت برمیانگیزند.”
یک کارآفرین فکر نمیکند مانع غیرقابل عبوری در برابرش وجود داشته باشد. آنها بدون ترس و با قدرت به مانع نگاه میکند و به راهشان ادامه میدهند.”
کندیس نلسون، مؤسس اسپرینکل کاپ لیکس با او موافق است به رغم اینکه مخالفاناش ایدههای او را برای تأسیس یک نانوایی مدرن در دورهی ترسآور اوایل دههی ۲۰۰۰ زیر سؤال بردند، ولی او پشتکار داشت و استقامت کرد و حالا در ۸ ایالت امریکا بیش از دهها شعبه دارد. در حقیقت او یکی از نخستین کارآفرینان در کسب و کار بود که با شور و شوق مداوم و البته تقلیدهای زیاد به موفقیت رسید.
۹. شما خودتان را بیگانه و برونگروهی میبینید.
وینست پاتریک، مؤسس جی.پی.لیکس که یک زنجیرهی بستنی فروشی در بوستون است میگوید کارآفرینان همیشه پذیرفته نمیشوند. آنها را به عنوان لجوج، دمدمی، و زیادهخواه میبینید، ولی اینها لزوماً چیزهای بدی نیستند.
پاتریک میگوید، “آنها اغلب برای متفاوت بودن به طریقی طرد و رد میشوند و این فقط باعث میشود آنها سختتر کار کنند”.
نکتهی مهم: پاتریک به جای اینکه چیزی را مثل خرید از یک عرضهکنندهی معروف، نسخهبرداری کند که بیشتر بستنیفروشیها انجام میدادند، راه خود را برای تأسیس جی.پی.لیکس ساخت و دسرهایی را با طعمهای خاصی تولید کرد.
۱۰. شما به سرعت بهبود مییابید.
تصور عمومی بر این قرار دارد که کارآفرینان موفق سریع شکست میخورند و به کرات شکست میخورند. از نظر کورکوران، شگرد آنها در سرعت بهبود یا ریکاوری است: اگر شکست خوردید، در برابر ناراحتی یا احساس تآسف مقاومت کنید. به خود نپیچید، بلافاصله به سراغ کار بزرگ بعدی بروید.
۱۱. شما گوش میدهید.
جسیکا آلبا، هنرپیشه، یکی از مؤسسان و رییس هیات مدیرهی شرکت آنست در سانتامونیکای کالیفرنیا است، که محصولات نوزاد، منزل و بهداشت شخصی را میفروشد، میگوید: “مهم است خودتان را به محاصرهی آدمهای باهوشتر از خودتان درآورید و به ایدههایی گوش بدهید که مال خودتان نیست. من پذیرندهی ایدههایی هستم که مال خودم نیستند و همچنین پذیرای آدمهایی هستم که چیزی را میدانند که من نمیدانم. چون فکر میکنم موفقیت مستلزم ارتباطات، همکاری، و گاهی شکست است.”
۱۲. شما بر آنچه اهمیت دارد تمرکز میکنید. (وقتی میفهمید مسئله چیست).
میشا کافمن، یکی از مؤسسان و مدیرعامل فیور میگوید، “کارآفرینان سقوط میکنند ولی خودشان را جمع و جور میکنند تا کارها درست شود.”
کافمن در خلال وقت ناهاری فیور توجه تیماش را به جای آن که بکوشند با شماری از چالشهای بالقوهی بیپایان سر و کله بزنند بر بزرگترین چالشهای هر بازاری معطوف میکند: ایجاد نقدشوندگی. بدون نقدشوندگی هیچ بازاری وجود ندارد.
گردآوری و تنظیم: پارسی گو.
ترجمه متنی از مارسیا لیتون ترنر. منبع: بازده. به نقل از فرادید