مجله اینترنتی پارسی گو: یک سایت آمریکایی در تحلیلی به بررسی دلایل جغرافیایی ناممکن بودن حمله آمریکا به ایران پرداخته است. در این گزارش به موقعیت جغرافیایی ایران هم پرداخته شده است. در حقیقت نشنال اینترست در گزارشی به ابعاد حمله به ایران و شرایط جغرافیایی ایران و شرایط جنگ احتمالی پرداخته و حمله نظامی به ایران را ناممکن دانسته است.
نشنال اینترست نوشت: چرا حمله به ایران ناممکن است؟
«یک بار دیگر جغرافیا بهنفع ایران کار میکند، زیرا تمامی شهرهای اصلی ایران در شمال این کشور واقع شدهاند و دسترسی به آنها در بهترین شرایط چالشی پرمشقت خواهد بود». اینها جملات آغازین مقالهای در سایت خبری ــ تحلیلی «نشنالاینترست» است که در آن به بررسی دلایل ناتوانی آمریکاییها برای حمله به ایران، علیرغم لفاظیهای مقامهای این کشور پرداخته است.
نشنالاینترست نوشته است: «برای مبتدیها نفوذ به این زمین با نیروی تهاجمی زیاد چالشانگیز خواهد بود. مهمتر از آن، ایران کشوری عظیم است. همانطور که اندیشکده استراتفور خاطرنشان میکند “ایران هفدهمین کشور بزرگ دنیا است و ۱۶۸۴۰۰۰ کیلومترمربع مساحت دارد، این بهمعنای آن است که ایران از مجموع سرزمینهای فرانسه، آلمان، هلند، بلژیک، اسپانیا و پرتغال بزرگتر است».
تهدیدها علیه ایران مختص دوران ترامپ نیست؛ «باراک اوباما»، رئیسجمهور سابق آمریکا از زمان روی کار آمدن در سال ۲۰۰۹ بارها گفت آماده است با حمله هوایی به ایران از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای جلوگیری کند.
اما تحلیل نشنالاینترست خاطرنشان میکند حملات هوایی هماهنگ علیه تأسیسات هستهای ایران تنها توانایی این کشور برای بازسازی «زرادخانه هستهای» خود را تا چند سال بهتأخیر میاندازد، ضمن آنکه چنین حملهای بهدلیل آنکه فروپاشی نظام تحریمها و سرازیر شدن منابع ثروت بهسمت ایران را بههمراه خواهد داشت، تهران حرکت خود را بهسمت بازسازی برنامه هستهای تسریع خواهد کرد.
مطابق این تحلیل، تنها اقدام نظامی که واقعاً بتواند برنامه هستهای ایران را مختل کند این است که ایالات متحده به ایران حمله و آن را اشغال کند، اما «علیرغم حمایت گسترده در آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، این گزینه تقریباً هیچگاه توسط هیچ ناظر جدی پیشنهاد نمیشود».
بهنوشته نشنالاینترست، این موضوع تا اندازهای ناشی از خستگی آمریکا از جنگهای عراق و افغانستان است، اما در یک سطح عمیقتر، «ارتش آمریکا قادر به شکست سریع و کمهزینه ایران، همانند کاری که در عراق و افغانستان کرد، نخواهد بود. در واقع تهران قادر خواهد بود حتی قبل از آغاز عملیات دشوار اشغالگری، هزینههای هنگفتی به ارتش آمریکا تحمیل کند».
در ادامه این گزارش آمده است: «توانایی ایران برای دفاع از خودش در برابر حمله آمریکا از جغرافیای نیرومندش آغاز میشود. همانطور که استراتفور ــ یک شرکت خصوصی اطلاعاتی ــ توضیح داده “ایران مانند یک دژ محکم است و فتح آن بهدلیل آنکه گرداگردش را از سه جهت کوه و از جهت چهارم اقیانوس فراگرفته و در مرکزش زمین بایر قرار دارد، دشوار است”».
نشنالاینترست نوشته با آنکه «قدرت متوقفکننده آب» باعث شده حمله زمینی برای طرفهای مهاجم ارجح باشد، سن تسلیحات نقطهزن باعث شده حملههای آبی ــ خاکی بهشدت چالشانگیز باشند.
این نشریه در ادامه نوشته است: «به این سبب، ایالات متحده ترجیح میدهد همانند کاری که در حمله ۲۰۰۳ به عراق انجام داد به ایران هم از طریق یکی از مرزهای زمینیاش حمله کند. متأسفانه، گزینههای محدودی در این زمینه وجود دارند. در نگاه اول، با توجه به آنکه ارتش آمریکا در افغانستان نیروی نظامی مستقر دارد، آغاز حمله از غرب این کشور ممکنترین مسیر بهنظر میرسد، افسوس که این مورد، اصلاً جزو گزینهها نیست.
بحث را از اینجا آغاز کنیم که از نقطه نظر راهبردی تشکیل نیروی تهاجمی عظیم در غرب افغانستان کابوس خواهد بود، بهخصوص الآن که رابطه آمریکا با روسیه تا این حد پرتنش شده است. موضوع مهمتر اما جغرافیای این منطقه مرزی است؛ اولاً چند رشتهکوه نسبتاً کوچک در طول منطقه مرزی قرار دارند؛ هراسناکتر آنکه عبور از مرز افغانستان به اکثر شهرهای ایران مستلزم گذر از دو منطقه بزرگ بیابانی یعنی دشت لوت و دشت کویر خواهد بود.
دشت کویر، بهویژه هراسآور است، چون کویرهای آن مشابه شن روان هستند، چنانکه استراتفور خاطرنشان میکند: “دشت کویر شامل یک لایه نمک است که روی تل انبوهی از گل را پوشانده و با عبور از لایه نمک، غرق شدن در گلولای طول چندانی نمیکشد. اینجا یکی از دهشتناکترین مناطق روی زمین است.”، این موضوع بهشدت توانایی آمریکا برای استفاده از هر گونه پیادهنظام ماشینی و احتمالاً موتوری برای حمله را محدود میکند.
مرزهای غربی ایران هم خیلی بیش از این مهماننواز نیستند. در حالی که شمال غربی ایران هممرز ترکیه ــ متحد آمریکا و عضو ناتو ــ است، آنکارا به ایالات متحده اجازه استفاده از خاکش برای حمله به عراق را نداد. صرفنظر از این، رشتهکوههای زاگرس که مرز میان ایران و ترکیه و بخشهای زیادی از عراق را مشخص میکنند باعث خواهند شد حمله عظیم از این مسیر بهویژه دشوار شود.
تنها استثنا در مرزهای غربی ایران، جنوبیترین بخش آن است که رودخانههای دجله و فرات به هم تلاقی میکنند تا آبراه شطالعرب را ایجاد کنند. اینجا، مسیری بود که صدام حسین در دهه ۱۹۸۰ از آن برای حمله به ایران استفاده کرد. متأسفانه، همانطور که صدام کشف کرد، این منطقه لجنزار است و دفاع از آن ساده است. علاوه بر این، مدت نهچندان زیادی بعد از ورود به مرز ایران، نیروهای مهاجم وارد کوههای زاگرس خواهند شد. با وجود این، این ناحیه از دیرباز یکی از نقاط آسیبپذیر ایران است و این یکی از دلایل تلاش ایران برای نفوذ بر شیعیان عراق و دولت عراق است. موضوع اسفبار برای تمامی رؤسای جمهور آمریکایی که قصد حمله به ایران دارند این است که تهران در این موضوع موفق شده و توانسته احتمال استفاده آمریکا از این منطقه بهعنوان پایگاهی برای حمله به ایران را از بین ببرد».
پس، ایالات متحده مجبور خواهد بود از خط ساحلی جنوبی ایران که تقریباً ۸۰۰ مایل در کناره دو پهنه آبی خلیج فارس و خلیج عمان امتداد یافته است. ایران، بخش زیادی از یک ربع قرن را صرف آماده شدن برای چنین رویدادی کرده است. این کشور بهطور خاص، با استفاده از انبوه موشکهای نقطهزن و غیرهوشمند، قایقهای انبوه، پهپادها، زیردریاییها و مینهای دریایی تمرکزش را صرف اکتساب توانمندیهایی برای اجرای راهبردهای سلب دسترسی و منع منطقهای آمریکا به این منطقه کرده است».