مجله اینترنتی پارسی گو: کعبه، تجسّم عرش خدا در زمین، دارای فضیلت و ارزشی بس والا و عظیم است. تمسک به آیات و روایات، برای شناخت و آگاهی از جایگاه واقعی این مکان مقدّس و قداست کعبه بهترین و تنهاترین راه است.
پیش از این برخی مطالب مربوط به «فضیلت کعبه در آیات قرآن» را از همین نویسنده در شماره ۴۷ آوردیم و اکنون «فضایل کعبه» در آیات، روایات و احادیث معصومین علیهم السلام را که به سبک و شیوه ای ویژه و تحت عناوین خاص به نگارش در آمده، از نظر شما خوانندگان گرامی می گذرانیم، امید است مفید واقع شود:«میقات حج»
کعبه، تجسم عرش خدا در زمین:
امام باقر علیه السلام :
«أَمَّا بَدْءُ هَذَا الْبَیْتِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی قَالَ لِلْمَلائِکَةِ: …إِنِّی جاعِلٌ فِی الاْءَرْضِ خَلِیفَةً…، فَرَدَّتِ الْمَلائِکَةُ عَلَی اللَّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ فَقَالَتْ: أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ… ، فَأَعْرَضَ عَنْهَا فَرَأَتْ أَنَّ ذَلِکَ مِنْ سَخَطِهِ فَلاذَتْ بِعَرْشِهِ فَأَمَرَ اللَّهُ مَلَکاً مِنَ الْمَلائِکَةِ أَنْ یَجْعَلَ لَهُ بَیْتاً فِی السَّمَاءِ السَّادِسَةِ یُسَمَّی الضُّرَاحَ بِإِزَاءِ عَرْشِهِ فَصَیَّرَهُ لاِءَهْلِ السَّمَاءِ یَطُوفُ بِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ لا یَعُودُونَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ فَلَمَّا أَنْ هَبَطَ آدَمُ إِلَی السَّمَاءِ الدُّنْیَا أَمَرَهُ بِمَرَمَّةِ هَذَا الْبَیْتِ وَ هُوَ بِإِزَاءِ ذَلِکَ فَصَیَّرَهُ لآِدَمَ وَ ذُرِّیَّتِهِ کَمَا صَیَّرَ ذَلِکَ لاِءَهْلِ السَّمَاءِ…»(۱)
«آغاز و پیدایش این خانه چنین بود که خداوند به فرشتگان فرمود: من در زمین جانشینی قرار می دهم. فرشتگان پاسخ دادند: آیا در آن، کسی را قرار می دهی که فساد می کند و خونها می ریزد؟! خداوند از فرشتگان روی گرداند، آنان دیدند که این روی گردانی از خشم خداست. پس به عرش او پناهنده شدند. خداوند به یکی از فرشتگان فرمان داد تا در آسمان ششم در برابر عرش او خانه ای برایش بسازد به نام ضُراح. آن را برای آسمانیان قرار داد که هر روز هفتاد هزار فرشته طوافش می کنند و باز نمی گردند و استغفار می کنند، پس چون آدم به آسمان دنیا فرود آمد، خداوند فرمانش داد که این خانه را ـ که در مقابل آن بود ـ ترمیم کند. پس خداوند این را برای آدم و نسل او قرار داد همچنانکه آن خانه را برای آسمانیان قرار داده بود.»
امام باقر علیه السلام همچنین فرمود:
«چون خداوند آدم را از بهشت فرود آورد، فرمود: من همراه تو خانه ای فرود می آورم که برگِرد آن طواف شود. آن چنان که عرش من طواف می شود و نزد آن نماز خوانده شود، همانگونه که نزد عرش من نماز خوانده می شود… .»(۲)
کعبه، تجسّم ارکان اسلام
در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که از آن حضرت پرسیدند: چرا کعبه را کعبه نامیدند؟
فرمود: برای اینکه مربع است.
پرسیدند چرا مربع شد؟
فرمود: برای اینکه در مقابل بیت المعمور قرار گرفته و آن مربع است.
پرسیدند: چرا بیت المعمور چهارگوش شده است؟
فرمود: برای اینکه در برابر عرش قرار گرفته است. پرسیدند چرا عرش مربع شده است؟ فرمود: برای اینکه کلماتی که اسلام بر آنها استوار است چهار کلمه است و آن «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ» است.(۳)
کعبه، تضمین کننده حیات و بقای اسلام
امام صادق علیه السلام فرمود:
«لا یَزَالُ الدِّینُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْکَعْبَةُ».
«تا آن زمان که کعبه برپاست، دین نیز پایدار است.»(۴)
کعبه، حجت خدا در زمین:
امام صادق علیه السلام از پدرانش در وصف کعبه نقل کرده است که:
«الْبَیْتُ حُجَّةُ اللَّهِ فِیأَرْضِهِ عَلَی خَلْقِهِ».
«خانه خدا در زمین، حجت الهی بر بندگان است.»(۵)
کعبه، خانه ای مبارک
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا… .(۶)
«نخستین خانه ای که برای مردم (ونیایش خداوند) قرار داده شده، همان است که در سرزمین مکه قرار گرفته؛ که پربرکت است.»
مبارک به معنای خیر و برکت فراوان است و مبارک بودن خانه خدا، می تواند از این جهت باشد که این خانه همواره محلّ عبادت و طواف بوده و پاداش عبادت در آنجا دو چندان است و سبب بخشش گناهان می باشد.(۷)
کعبه، خانه هدایت بخش
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا وَهُدیً لِلْعَالَمِینَ .(۸)
«نخستین خانه ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه واقع شده که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.»
کعبه راهنمای بندگان به سوی خداست و آنان با انجام حج و عمره و سایر عبادات به سمت و اطراف کعبه، به بهشت و سعادت راه می یابند.
مبارک بودن خانه خدا، می تواند از این جهت باشد که این خانه همواره محلّ عبادت و طواف بوده و پاداش عبادات در آنجا دو چندان است و سبب بخشش گناهان می باشد.
کعبه، خانه ای امن و امنیت آفرین
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ… .(۹)
«نخستین خانه ای که برای مردم قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است…»
وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنا… .(۱۰)
«و هر کسی داخل آن (خانه) شود، در امان خواهد بود.»
کعبه خانه ای امن و در امان از گزند حوادث طبیعی و قهر جباران و بدخواهان است که داستان اصحاب فیل از نمونه های روشن آن می باشد. افزون بر این، کعبه مایه امنیت هرکس و هر چیزی است که به آن وارد شود و یا وارد سرزمین پیرامون آن (و حرم = مکه) گردد.
امام باقر علیه السلام فرمود: معنای وَ مَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنا… این است که هر کسی وارد آن (بیت) شود، در حالی که عارف به تمام واجبات الهی باشد، در عالم آخرت از عذاب همیشگی در امان خواهد بود.(۱۱)
طبق روایات فراوان، اگر کسی در خارج حرم مرتکب جرمی شود و به حرم خدا پناهنده گردد، تا زمانی که در حرم به سر می برد، کسی حق تعرّض به او را ندارد و نمی توان در آنجا بر او حد جاری کرد.
حتی اگر حیوانات وحشی هم به حرم خدا پناهنده شوند، کسی حق تعرّض به آنها را ندارد و نیز درختان خود رو حرم خدا را هم کسی نمی تواند بکَند.
این امنیت همه جانبه حرمِ خدا، به اعتبار وجود کعبه در آن است.
باری، خدای سبحان امنیت مطلق و همه جانبه را از ویژگی ها و فضایل کعبه برشمرد:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنا… .(۱۲)
«(و به خاطر بیاورید) هنگامی را که خانه کعبه را محلّ بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم.»
کعبه، شعبه ای از رضوان الهی
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ… فَهُوَ شُعْبَةٌ مِنْ رِضْوَانِهِ…».
«این خانه ای است که خداوند به سبب آن بندگانش را به عبادت فراخواند و آن، شعبه ای از رضای اوست.»(۱۳)
کعبه، وسیله آزمایش بندگان
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ لِیَخْتَبِرَ طَاعَتَهُمْ فِی إِتْیَانِهِ».
«این خانه ای است که خداوند به سبب آن بندگانش را به عبادت فراخواند تا طاعت آنان را، در آمدن به سوی آن، بیازماید.»
کعبه، قبله امّت اسلام:
قَدْ نَرَی تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ… .(۱۴)
«نگاه های انتظارآمیز تو به سوی آسمان را (برای تعیین قبله نهایی) می بینیم. اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی، می گردانیم. پس روی خود را به سوی مسجدالحرام کن و هر جا باشید روی خود را به سوی آن بگردانید.»
شاخصه های قداست کعبه
خدای سبحان امنیت مطلق و همه جانبه را از ویژگی ها و فضایل کعبه برشمرد
از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود: خدای عزّ و جلّ کعبه را قبله مسجد (الحرام) و مسجد (الحرام) را قبله اهل حرم و حرم را قبله همه اهل زمین قرار داد.(۱۵)
کعبه، گرامی ترین خانه
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«أَکْرَمُ الْبُیُوتِ عَلی وَجْهِ اْلأَرْضِ أَرْبَعَةٌ: الْکَعْبَةُ وَ بَیْتُ الْمَقْدِسِ وَ بَیْتٌ یُقْرَأُ فِیهِ الٌقُرْآنُ وَ الْمَساجِدُ».
«گرامی ترین خانه بر روی زمین، چهار خانه است: کعبه، بیت المقدس و خانه ای که در آن قرآن بخوانند و دیگر مساجد.»
کعبه، محبوب ترین بقعه در زمین
امام باقر علیه السلام :
«مَا خَلَقَ اللَّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ بُقْعَةً فِی الاْءَرْضِ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْهَا، ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ نَحْوَ الْکَعْبَةِ…».
«خداوند هیچ بقعه ای را بر روی زمین محبوبتر از آن نیافرید. (این سخنان را در حالی بیان کرد که با دستش به سوی کعبه اشاره می کرد.) »(۱۶)
کعبه، بنای مردمی و محلّ رجوع مردم:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنا… .(۱۷)
«(به یاد آورید) هنگامی را که خانه کعبه را محلّ بازگشت و مرکز امن و امان برای «مردم» قرار دادیم.»
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا وَهُدیً لِلْعَالَمِینَ .(۱۸)
«نخستین خانه ای که برای مردم قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است، که پربرکت ومایه هدایت جهانیان است.»
جَعَلَ اللّه ُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاما لِلنَّاسِ… .(۱۹)
«خداوند، کعبه ـ بیت الحرام ـ را وسیله برای استواری و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داد.»
قید «للناس» در سه آیه بالا و نیز قید «للعالمین» در آیه ۹۶ آل عمران، بیانگر مردمی و عمومی و جهانی بودن خانه خدا است. آری، کعبه سفره معنوی آماده برای همه مردم؛ اعم از کافر و مسلمان است، اما کسانی توفیق استفاده از آن را پیدا می کنند که همانند کعبه به فضیلت توحید آراسته و از شرک و کفر و طغیان پیراسته باشند.
کعبه، پاک و مطهّر از آلودگی ها:
…وَ عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِی… .(۲۰)
«و ما به ابراهیم و اسماعیل امرکردیم که: خانه مرا پاک و پاکیزه نمایید.»
تطهیر خانه خدا می تواند به این معنا باشد که ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام مأمور شدند کعبه را از آلودگی هایی که مشرکان قبلاً، در اطراف آن ایجاد کرده بودند پاک سازی نمایند. بنا به عقیده برخی مفسران، کعبه پیش از آنکه در دست ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام قرار گیرد در اختیار مشرکان بوده و آنها نظافت را رعایت نمی کردند.
و نیز تطهیر کعبه می تواند به این معنا باشد که ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام موظّف شدند کعبه را بر اساس طهارت، تقوا و اخلاص بنا نمایند آنگونه که حق تعالی می فرماید:
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی تَقْوَی مِنْ اللّه ِ وَ رِضْوَانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ… .(۲۱)
«آیا کسی که شالوده آن را بر تقوای الهی و خشنودی او بناکرده، بهتر است، یا کسی که اساس آن را بر کنار پرتگاهِ سستی نهاده که ناگهان در آتش دوزخ فرو می ریزد؟!»(۲۲)
در هر حال، کعبه بنایی است که از هرگونه آلودگی و ناخالصی پاک و مطهّر است؛ چرا که پاکی و طهارت کعبه، خواست صاحب آن؛ خداوند تبارک و تعالی است.
کعبه، ساخته شده بر اساس خلوص و توحید محض:
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لاِءِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لاَ تُشْرِکْ بِی شَیْئا… .(۲۳)
« (به خاطر بیاور) هنگامی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند؛ و به او گفتیم) چیزی را همتای من قرار مده.»
عمده ترین فضیلت کعبه این است که این خانه، خانه توحید است و هیچ انگیزه غیر الهی در پیدایش و بقا و دوام آن نقش نداشته و نخواهد داشت و تنها رنگی که این خانه برخود پذیرفت، رنگ توحید وخدایی است:
صِبْغَةَ اللّه ِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنْ اللّه ِ صِبْغَةً… .(۲۴)
«رنگ خدایی (بپذیرید؛ رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟ و این است رمز عظمت و فضیلت این خانه خدایی…»
کعبه، وسیله آزمون اوّلین و آخرین
امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«أَ لا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاوءُهُ اخْتَبَرَ الاْءَوَّلِینَ مِنْ لَدُنِ آدَمَ إِلَی الاْآخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لا تَضُرُّ وَ لا تَنْفَعُ وَ لا تُبْصِرُ وَ لا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِی جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِیَاماً…».
«آیا نمی بینید که خداوند پیشینیان را از زمان حضرت آدم علیه السلام تا آخرین انسان های این عالم، به وسیله سنگ هایی آزمودکه نه زیان می رساند و نه سود، نه می بیند و نه می شنود، پس آن ها را خانه خویش (بیت اللّه الحرام) قرارداده که مایه استواری مردم است.»(۲۵)
کعبه، تجسم عظمت، شرافت و بخشش خداوند
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آنگاه که پیرامون کعبه طواف کرد و به رکن یمانی رسید، سرش را به سوی کعبه بلند کرد و گفت:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی شَرَّفَکِ وَ عَظَّمَکِ»؛ «سپاس خدای را که تو را شرافت و عظمت بخشید.»(۲۶)
کعبه سفره معنوی آماده برای همه مردم؛ اعم از کافر و مسلمان است، اما کسانی توفیق استفاده از آن را پیدا می کنند که همانند کعبه به فضیلت توحید آراسته و از شرک و کفر و طغیان پیراسته باشند.
کعبه، خانه آزاد، در امان از حوادث
روزگار و قهر جباران و غیر قابل تملک برای بندگان:
…وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ… ،(۲۷) ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ… .(۲۸)
«عتیق، در دو معنای قدمت و حریّت به کار می رود.(۲۹)
امام صادق علیه السلام : «خانه خدا از آن رو عتیق نامیده شد که از غرق شدن آزاد و در امان است.»
امام باقر علیه السلام : «فلسفه نامگذاری خانه خدا به عتیق، آن است که این خانه آزاد است و در تملّک آدمیان در نمی آید.»(۳۰)
امام صادق علیه السلام : «خدای ـ عزّ و جلّ ـ در روز طوفان نوح، همه زمین را غرق کرد، جز بیت اللّه را و از آن روز خانه خدا عتیق نامیده شد؛ زیرا از غرق شدن آزاد گردید… ».(۳۱)
امام باقر علیه السلام : «خداوند در زمین، خانه ای که صاحب و ساکن نداشته باشد قرار نداده است؛ مگر این خانه (کعبه) که صاحب و مالکی جز خدای ـ عزّ و جلّ ـ ندارد.»(۳۲)
وبالاخره شکست و نابودی لشکر فیل سواران، که داستانش در سوره فیل آمده، نشانه آزاد بودن کعبه از قهر جباران و ستمگران است.
قدمت و پیشینه کعبه
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ… .(۳۳)
«نخستین خانه ای که برای مردم (ونیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه واقع شده.»
طبق برخی روایات که ازمعصومین علیهم السلام نقل شده، کعبه نخستین بنایی است که در زمین پدید آمد و این دسته از روایات می گوید: پیدایش آن در زمین همزمان بود با هبوط آدم علیه السلام به زمین و طبق بعضی دیگر از روایات، قبل از کعبه بناهای زیادی وجود داشته اما کعبه اولین خانه مبارک، هدایت بخش و مردمی در زمین است.(۳۴)
علاوه بر آیه بالا، در دو آیه ۲۹ و ۳۳ از سوره حج نیز از خانه خدا با وصف «العتیق» یاد شده است:
…وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ… ،(۳۵) ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ… .(۳۶)
و عتیق به هر چیزی گفته می شود که دارای تقدّم زمانی و مکانی یا رتبه ای باشد.(۳۷)
کعبه، راه مغفرتِ خدا
امام صادق علیه السلام :
«هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ… وَطَرِیقٌ یُوءَدِّی إِلَی غُفْرَانِهِ».
«این خانه ای است که خداوند به سبب آن بندگانش را به عبادت فراخواند… و آن، راهی به سوی آمرزش است.»(۳۸)
کعبه، جایگاه پیامبران الهی
امام صادق علیه السلام :
«هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ… وَجَعَلَهُ مَحَلَّ أَنْبِیَائِهِ».
«این خانه ای است که خداوند به سبب آن، بندگانش را به عبادت فراخواند… و آن را جایگاه پیامبرانش قرار داد.»(۳۹)
کعبه، مرکز و مجمع سودهای سرشار دنیایی و آخرتی
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لاِءِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ… وَأَذِّنْ فِیالنَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ… ، …لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ… .(۴۰)
« (به خاطر بیاور، زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند و به او گفتیم:) و مردم را دعوت عمومی به حج کن… تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیات بخش) باشند.»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«مَنْ أَرَادَ الدُّنْیَا وَالاْآخِرَةَ فَلْیَوءُمَّ هَذَا الْبَیْتَ».
«هر کس دنیا و آخرت می خواهد، پس آهنگ این خانه (کعبه) کند.»(۴۱)
کعبه، مرکز آیات روشن الهی
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ… .(۴۲)
«نخستین خانه ای که برای مردم (ونیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است.»
فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ… .(۴۳)
«در آن نشانه های روشن (مانند) مقام ابراهیم است.»
کعبه به مقتضای اینکه خانه هدایت است، مرکز آیه ها و نشانه های روشن الهی است. این آیات و نشانه ها می تواند تمام مشاعر و اماکن مرتبط با این بنای مقدس باشد اما در میان همه این نشانه های روشن، مقام ابراهیم علیه السلام است؛ سنگی که اثر پای ابراهیم خلیل علیه السلام روی آن موجود می باشد و از اهمیت ویژه ای برخوردار است و لذا خدای تعالی در میان همه آنها این یکی را به خصوص ذکر کرد.
کعبه، مرکز و محور یاد خدا:
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لاِءِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ… وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ… وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللّه ِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الاْءَنْعَامِ… .(۴۴)
« (به خاطر بیاور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا آن را بنا کند و به او گفتیم:) و مردم را دعوت عمومی به حج کن(تا)درایام معیّنی نام خدا را بر چهارپایانی که به آنان داده ـ به هنگام قربانی کردن ـ ببرند). »
قداست کعبه در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی
کعبه، مقدس و دارای حرمت ویژه است:
…وَ لاَ آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ… .(۴۵)
رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ… .(۴۶)
در دو آیه ۲ و ۹۷ سوره مائده، کعبه با وصف «الحرام» و در آیه ۳۷ سوره ابراهیم با وصف «المحرّم» آمده که بیانگر حرمت و قداست خاص آن می باشد.
حرام و محرّم بودنِ کعبه به این معنی است کسانی که فکر و اندیشه و عملشان پلید و ناپاک است (کافران و مشرکان) نباید وارد آن و سرزمین اطرافش شوند و هیچ کس؛ اعم از مسلمان و غیر مسلمان، حق هیچ گونه هتک حرمت، ارتکاب خلاف و سلب امنیت از کسی یا چیزی را ندارد و اگر کسی چنین کند کیفر او مضاعف خواهد بود:
…وَالْمَسْجِدِالْحَرامِ الَّذِیجَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ .(۴۷)
« … و (کسانی که مردم را از رفتن به) مسجدالحرام، که آن را برای همه مردم برابر قرار دادیم، مانع شوند؛ چه کسانی که در آنجا زندگی می کنند یا از نقاط دور وارد می شوند (مستحق عذاب دردناک اند) و هر کس بخواهد در این سرزمین از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابی دردناک به او می چشانیم.»
و این است معنای قداست و حرمت ویژه خانه خدا.
کعبه، محور مقدّسات
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللّه ِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللّه ِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ… .(۴۸)
«تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب الهی، از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید، دوازده ماه است؛ که چهار ماه از آن ماهِ حرام است؛ (وجنگ در آن ممنوع می باشد)…»
از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود:
«… خداوند هیچ بقعه ای را خلق نکرد که برایش محبوب تر از این باشد ـ با دست خود به کعبه اشاره کرد ـ و به احترام این کعبه خداوند ماه های حرام را محترم شمرد؛ ۳ ماه متوالی برای حج: شوال، ذی قعده و ذی حجه و یک ماه رجب، جدا برای عمره (مفرده) .»(۴۹)
کعبه، محور حج و مناسک آن
إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللّه ِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما… .(۵۰)
«صفا و مروه از شعائر (و نشانه های) خداست؛ بنابراین، کسانی که حجّ خانه خدا و یا عمره گزارند، مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند (سعی صفا و مروه انجام دهند).»
وَللّه ِِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً… .(۵۱)
«و برای خدا بر مردم است که حجّ خانه خدا کنند؛ آنان که توانایی رفتن به سوی خانه را دارند.»
وَ إِذْ بَوَّأْنَا لاِءِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ… وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ… .(۵۲)
« (به خاطر بیاور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند و به او گفتیم:) و مردم را به حج فرا خوان.»
کعبه، مایه استواری و سامان یافتن زندگی و مانع نابودی انسان ها
جَعَلَ اللّه ُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاما لِلنَّاسِ….(۵۳)
«خداوند کعبه ـ بیت الحرام ـ را وسیله ای برای استواری و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داد.»
از اهل بیت علیهم السلام نقل شده که در تفسیر آیه بالا فرمودند:
«مادام که کعبه وجود داشته باشد و مردم به سویش روند و حج گزارند، نابود نمی شوند و هرگاه کعبه نابود شود و مردم حج را ترک کنند، نابود خواهند شد.»(۵۴)
کعبه، مرکز و پایگاه اقامه نماز:
رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلاَةَ… .(۵۵)
«(ابراهیم علیه السلام گفت:) پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را کنار خانه ای که حرم توست ساکن ساختم تا نماز را به پا دارند.»(۵۶)
کعبه، خانه ای مخصوص طواف و اعتکاف
…وَ عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ .(۵۷)
«و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که: خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران پاک و طاهر گردان.»
این مطلب که کعبه خانه ای است مخصوص طواف و اعتکاف و نماز، در سوره حج، آیه ۱۲۶ هم مورد تأکید قرار گرفته است.
طواف پیرامون کعبه، موجب بخشش گناهان و امنیت از عذاب الهی است
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل است که فرمود:
«…فَإِذَا طُفْتَ بِالْبَیْتِ أُسْبُوعاً کَانَ لَکَ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدٌ وَ ذِکْرٌ یَسْتَحْیِی مِنْکَ رَبُّکَ أَنْ یُعَذِّبَکَ بَعْدَهُ… فَإِذَا طُفْتَ بِالْبَیْتِ أُسْبُوعاً لِلزِّیَارَةِ وَ صَلَّیْتَ عِنْدَ الْمَقَامِ رَکْعَتَیْنِ ضَرَبَ مَلَکٌ کَرِیمٌ عَلَی کَتِفَیْکَ فَقَالَ أَمَّا مَا مَضَی فَقَدْ غُفِرَ لَکَ فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عِشْرِینَ وَ مِائَةِ یَوْمٍ».
«وقتی خانه خدا را هفت بار طواف کردی، نزد خداوند پیمان و یادی خواهی داشت که از آن پس پروردگار شرم می کند تو را عذاب نماید… و چون هفت بار گرد خانه طواف زیارت کردی و دو رکعت نماز نزد مقام ابراهیم گزاردی، فرشته ای بزرگوار بر دوش تو می زند و می گوید: اما گناهان گذشته ات آمرزیده شد، از امروز تا صد و بیست روز آینده، اعمالت را از سر گیر.»(۵۸)
وارد شونده به کعبه، مورد اکرام خداست:
ابو عبیده گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: چرا برای صروره (کسی که حج اول اوست) مستحب است وارد کعبه شود ولی برای کسی که قبلاً حج انجام داده مستحب نیست؟ فرمود:
«لاِءَنَّ الصَّرُورَةَ قَاضِی فَرْضٍ مَدْعُوٍّ إِلَی حَجِّ بَیْتِ اللَّهِ فَیَجِبُ أَنْ یَدْخُلَ الْبَیْتَ الَّذِی دُعِیَ إِلَیْهِ لِیُکْرَمَ فِیهِ».
«برای اینکه صروره حج واجب را ادا می کند، به حج خانه خدا دعوت شده است. پس باید وارد خانه ای شود که به سوی آن دعوت شده تا در آنجا مورد اکرام قرار گیرد.»(۵۹)
ورود به کعبه، ورود در رحمت خدا و خروج از آن، خروج از گناه است و…
از امام باقر علیه السلام درباره ورود به کعبه پرسیدند، فرمود:
«الدُّخُولُ فِیهَا دُخُولٌ فِی رَحْمَةِ اللَّهِ وَالْخُرُوجُ مِنْهَا خُرُوجٌ مِنَ الذُّنُوبِ مَعْصُومٌ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ مَغْفُورٌ لَهُ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِهَ».
«ورود به کعبه، ورود در رحمت خدا و بیرون آمدن از آن، خروج از گناهان است. وارد شونده به کعبه، در باقی مانده عمرش از گناهان مصون می ماند و گناهان گذشته اش آمرزیده می شود.»(۶۰)
ورود به کعبه سبب خشنودی خداوند و باعث بخشش گناهان است
امام باقر علیه السلام فرمود:
«الدَّاخِلُ الْکَعْبَةَ یَدْخُلُ وَ اللَّهُ رَاضٍ عَنْهُ وَ یَخْرُجُ عُطُلاً مِنَ الذُّنُوبِ».
«وارد شونده به کعبه، در حالی وارد می شود که خداوند از او راضی است و پاک از گناهان بیرون می آید.»(۶۱)
ورود به کعبه، ورود در حسنه و سبب خروج از گناه است
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :
«مَنْ دَخَلَ الْبَیْتَ دَخَلَ فِی حَسَنَةٍ وَ خَرَجَ مِنْ سَیِّئَةٍ مَغْفُورا لَهُ».
«هرکس به درون کعبه رود، دریک حسنه وارد و از یک گناه آمرزیده بیرون می آید.»(۶۲)
امام باقر علیه السلام : ورود به کعبه، ورود در رحمت خدا و بیرون آمدن از آن، خروج از گناهان است.
کعبه، خانه ای که بنیانگذار و متولّی آن دو تن از انبیای الهی بودند:
وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنْ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ… .(۶۳)
« (و به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایه های کعبه را بالا می بردند.»
وَإِذْ بَوَّأْنَا لاِءِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لاَ تُشْرِکْ بِی شَیْئا وَطَهِّرْ بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ .(۶۴)
« (و به خاطر بیاورید) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند و به او گفتیم): چیزی را همتای من قرار مده و خانه ام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و سجود کنندگان پاک ساز.»
…وَ عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ .(۶۵)
«وما به ابراهیم واسماعیل علیهماالسلام امر کردیم که: خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران ورکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید.»
زیارت کعبه بر توانمندان واجب و ترک آن مستلزم کفر است
وَللّه ِِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّه َ غَنِیٌّ عَنْ الْعَالَمِینَ .(۶۶)
«و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه او کنند؛ آنانکه توانایی رفتن به سوی کعبه را دارند، و هرکس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رساند) خداوند از همه جهانیان بی نیاز است.»
تعطیلی کعبه ممنوع و ترک زیارتش سبب نابودی انسانها است
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«إِذَا تَرَکَتْ أُمَّتِی هَذَا الْبَیْتَ أَنْ تَوءُمَّهُ لَمْ تُنَاظَرْ».
«هرگاه امتم قصد آمدن به زیارت خانه خداراترک کنند، مهلت داده نخواهد شد.»
امیر مؤمنان، علی علیه السلام :
«اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ فَلا یَخْلُو مِنْکُمْ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا».
«خدا را، خدا را درباره خانه خدایتان (در نظر بگیرید)! تا هستید مبادا که از شما خالی باشد. اگر زیارت خانه خدا ترک شود، مهلت داده نخواهید شد.»
راوی گوید: در حضور امام باقر علیه السلام خانه خدا را یاد کردم، حضرت فرمود:
«لَوْ عَطَّلُوهُ سَنَةً وَاحِدَةً لَمْ یُنَاظَرُوا».
«اگر یک سال ترکش کنند مهلت داده نخواهند شد.»(۶۷)
امام باقر علیه السلام فرمود: وصیت امیر مؤمنان علیه السلام چنین است:
«لا تَتْرُکُوا حَجَّ بَیْتِ رَبِّکُمْ فَتَهْلِکُوا».</P>
«حج خانه پروردگارتان را ترک نکنید که هلاک خواهید شد.»(۶۸)
حج خانه خدا، با نیت خالص و مال پاک، همنشینی با پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان در ملکوت اعلی است
امام صادق علیه السلام فرمود:
«لَمَّا حَجَ مُوسَی علیه السلام نَزَلَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ علیه السلام فَقَالَ لَهُ مُوسَی: یَا جَبْرَئِیلُ، مَا لِمَنْ حَجَّ هَذَاالْبَیْتَ بِلا نِیَّةٍ صَادِقَةٍ وَلاَنَفَقَةٍ طَیِّبَةٍ… قَالَ: فَرَجَعَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ: قُلْ لَهُ أَجْعَلُهُ فِی الرَّفِیقِ الاْءَعْلَی مَعَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقاً».
«چون موسی علیه السلام حج گزارد، جبرئیل علیه السلام بر او نازل شد. موسی علیه السلام به او گفت: …کسی که با نیت خالص وخرجی پاک وحلال این خانه را زیارت کند، پاداشش چیست؟ جبرئیل به سوی خدا بازگشت. خداوند وحی کرد که بگو: او را در ملکوت اعلی، با پیامبران، صدیقان، شهیدان و صالحان همراه می کنیم و اینان چه رفیقان و همراهان نیک اند.»(۶۹)
کعبه، نخستین نقطه آفریده شده در زمین:
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ… .(۷۰)
«نخستین خانه ای که برای مردم قرار داه شد، همان است که در سرزمین مکه است.»
از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود:
«چون خدای تعالی خواست زمینی بیافریند، همه آن را در جایگاه و مکان کعبه جمع کرد، سپس آن را کوهی از کف قرار داد و پس از آن، زمینی را از زیر آن گسترانید و این است (معنای) سخن خدای ـ عزّ و جلّ ـ که فرمود: إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ…».(۷۱)
مکان کعبه برگزیده خدا از زمین
امام صادق علیه السلام فرمود:
«أَنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ شَیْئاً وَاخْتَارَ مِنَ الاْءَرْضِ مَوْضِعَ الْکَعْبَةِ».
«خدای ـ عزّوجلّ ـ از هر چیزی، چیزی را برگزید و از زمین جایگاه کعبه را.»(۷۲)
نگاه به کعبه سبب باز شدن درهای آسمان و اجابت دعا است
از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود:
«تُفْتَحُ أَبْوابَ السَّماءُ وَیُسْتَجابُ الدُّعاءِ فِی أَرْبَعَةَ مَواطِنَ… وَ عِنْدَ رُؤْیَةِ الْکَعْبَةِ».(۷۳)
«در چهار مورد درهای آسمان گشوده می شود و دعا مستجاب می گردد… یکی هنگام دیدن کعبه است.»
نگاه به کعبه، سبب جلب رحمت خدا است
امیر مؤمنان علیه السلام فرمود:
«إِذَا خَرَجْتُمْ حُجَّاجاً إِلَی بَیْتِ اللَّهِ فَأَکْثِرُوا النَّظَرَ إِلَی بَیْتِ اللَّهِ فَإِنَّ لِلَّهِ مِائَةً وَ عِشْرِینَ رَحْمَةً عِنْدَ بَیْتِهِ الْحَرَامِ سِتُّونَ لِلطَّائِفِینَ وَ أَرْبَعُونَ لِلْمُصَلِّینَ وَعِشْرُونَ لِلنَّاظِرِینَ».(۷۴)
«هرگاه برای حجّ خانه خدا بیرون شدید، به کعبه بسیاربنگرید؛ زیرا خدا را صد وبیست رحمت در کنار خانه خویش است: شصت رحمت برای طواف کنندگان، چهل رحمت برای نمازگزاران و بیست رحمت برای نگاه کنندگان.»
نگاه به کعبه عبادت است
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«النَّظَرُ إِلَی الْکَعْبَةِ عِبَادَةٌ».
«نگاه به کعبه عبادت است.»(۷۵)
و نیز فرمود:
«النَّظَرُ إِلَی الْکَعْبَةِ حُبّاً لَهَا عِبَادَةٌ…».
«نگاه به کعبه از روی عشق به آن، عبادت است.»(۷۶)
نگاه به کعبه موجب افزایش حسنات و
ارتقای درجات معنوی است
امام صادق علیه السلام فرمود:
«مِنْ أَیْسَرِ مَا یُعْطَی مَنْ یَنْظُرُ إِلَی الْکَعْبَةِ أَنْ یُعْطِیَهُ اللَّهُ بِکُلِّ نَظْرَةٍ حَسَنَةً وَ تُمْحَی عَنْهُ سَیِّئَةٌ وَ تُرْفَعُ لَهُ دَرَجَةٌ».
«کمترین پاداش برای نگاه به کعبه آن است که خداوند برای هر نگاه حسنه می بخشد و گناهی می زداید و درجه ای بر مقامش می افزاید.»(۷۷)
نگاه به کعبه سبب در امان ماندن از اندوه دنیا و آخرت است
امام صادق علیه السلام فرمود:
«مَنْ نَظَرَ إِلَی الْکَعْبَةِ بِمَعْرِفَةٍ فَعَرَفَ مِنْ حَقِّنَا وَ حُرْمَتِنَا مِثْلَ الَّذِی عَرَفَ مِنْ حَقِّهَا وَ حُرْمَتِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَکَفَاهُ هَمَّ الدُّنْیَا وَ الاْآخِرَةِ».(۷۸)
«هرکس از روی معرفت و شناخت، به کعبه نگاه کند و حق و حرمت ما را مثل همان که از حق و حرمت کعبه می شناسد، بشناسد، خداوند گناهانش را می آمرزد و او را از اندوه دنیا و آخرت کفایت می کند.»
نگاه به کعبه گناهان را محو می کند
از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود:
«النَّظَرُ إِلَی الْکَعْبَةِ حُبّاً لَهَا عِبَادَةٌ وِیَهْدِمُ الْخَطَایَا هَدْماً».
«نگاه به کعبه از روی عشق به آن، عبادت است و خطاها را کاملاً از میان می برد.»(۷۹)
امام صادق علیه السلام فرمود:
«مَنْ نَظَرَ إِلَی الْکَعْبَةِ لَمْ یَزَلْ تُکْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ تُمْحَی عَنْهُ سَیِّئَةٌ حَتَّی یَنْصَرِفَ بِبَصَرِهِ عَنْهَا».
«هرکس به کعبه بنگرد، پیوسته برای او حسنه نوشته می شود و گناه از او محو می گردد تا آنگاه که نگاهش را از کعبه برگیرد.»(۸۰)
فضایل ارکان، اماکن واشیای پیرامون کعبه
الف ـ حجرالأسود:
دست راست خدا در زمین:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
ـ «اَلْحَجَرُ یَمِینُ اللّه ِ فِی أَرْضِهِ فَمَنْ مَسَحَهُ مَسَحَ یَدَ اللّه ِ».
«حجرالأسود دست راست خدا در زمین است، هرکس آن را لمس کند دست خدا را مسح کرده است.»
ـ «اَلْحَجَرُ یَمِینُ اللّه ِ فِی الاْءرْضِ یُصافِحُ بِهِ عِادَهُ».
«حجر دست راست خدا در زمین است که با آن با بندگانش دست می دهد و مصافحه می کند.»
ـ «اَلْحَجَرُ یَمِینُ اللّه ِ فِیالاْءرْضِ فَمَنْ مَسَحَ یَدَهُ عَلَی الْحَجَرِ فَقَدْ بایَعَ اللّه ُ أَنْ لا یُعْصِیهِ».
«حجرالأسود دست راست خدا در زمین است، کسی که دست خود را بر آن بکشد، با خدا بیعت کرده که او را نافرمانی نکند.»
علی علیه السلام : خدا را صد وبیست رحمت در کنار خانه خویش است: شصت رحمت برای طواف کنندگان، چهل رحمت برای نمازگزاران و بیست رحمت برای نگاه کنندگان.
ـ «اَلْحَجَرُ یَمِینُ اللّه ِ فَمَنْ شاءَ صافَحَهُ بِها».
«حجر دست راست خداست، هر کس بخواهد به وسیله آن، با خدا مصافحه می کند.»(۸۱)
سنگی است از بهشت:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«اَلْحَجَرُ اْلأَسْوَدِ مِنْ حِجارَةِ الْجَنَّةِ».
«حجرالاسود ازسنگ های بهشت است.»
امیر مؤمنان، علی علیه السلام فرمود:
«…هُوَالْحَجَرُالَّذِینَزَلَ بِهِ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ».
« (حجرالأسود) سنگی است که آدم آن را از بهشت فرود آورد.»
از امام باقر علیه السلام درباره حجرالأسود پرسیدند، فرمود:
«نَزَلَتْ ثَلاثَةُ أَحْجَارٍ مِنَ الْجَنَّةِ الْحَجَرُ الاْءَسْوَدُ اسْتَوْدَعَهُ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام وَ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَ (حَجَرُ بَنِی إِسْرَائِیلَ)، قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ اسْتَوْدَعَ إِبْرَاهِیمَ الْحَجَرَ الاْءَبْیَضَ وَ کَانَ أَشَدَّ بَیَاضاً مِنَ الْقَرَاطِیسِ فَاسْوَدَّ مِنْ خَطَایَا بَنِی آدَمَ».
«سه سنگ از بهشت فرود آمد: حجرالأسود که به ودیعت به ابراهیم علیه السلام سپرده شد، مقام ابراهیم وسنگ بنی اسرائیل. خداوند سنگ سفید به ابراهیم علیه السلام سپرد که سفیدتر از کاغذ بود، پس در نتیجه گناهان فرزندان آدم سیاه شد.»(۸۲)
اولین سنگ نهاده شده بر زمین:
علی علیه السلام در پاسخ شخص یهودی که از او درباره اولین سنگی که بر روی زمین نهاده شد پرسید، فرمود:
«یَا یَهُودِیُّ أَنْتُمْ تَقُولُونَ: أَوَّلُ حَجَرٍ وُضِعَ عَلَی وَجْهِ الاْءَرْضِ الَّذِی فِی بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ کُذِّبْتُمْ، هُوَ الْحَجَرُ الَّذِی نَزَلَ بِهِ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ…».
«شما می گویید اوّلین سنگی که بر زمین نهاده شد، سنگ بیت المقدس است و دروغ می گویید. اولین سنگ آن است که آدم از بهشت فرود آورد.»(۸۳)
ب ـ حطیم
برترین نقطه روی زمین و با فضیلت ترین مکان برای نماز:
ابوعبیده گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا نماز در همه جای حرم یکسان است؟ فرمود: ابوعبیده! نماز در همه جای مسجدالحرام یکسان نیست. چگونه در همه جای حرم یکسان باشد؟ پرسیدم: پس کدام بقعه برتر است؟ فرمود: میان درِ کعبه و حجرالأسود (حطیم).
آن حضرت همچنین فرمود: اگر برایت فراهم شد که همه نمازهای واجب و غیر واجبت را در حطیم بخوانی، بخوان؛ چرا که برترین نقطه روی زمین است.
زراره گوید: از امام علیه السلام پرسیدم: مردی در مکه نماز می خوانَد و رو به قبله می ایستد ولی مقام ابراهیم را پشت سر خود قرار می دهد، فرمود: اشکالی ندارد هر جای مسجد نماز بخواند جلوی مقام یا پشت آن، می تواند و بهترین جا، حطیم است و حطیم مقابل درِ کعبه است.
راوی گوید: از امام رضا علیه السلام پرسیدم: کجای مسجدالحرام برای نماز خواندن برتر است؟ فرمود: حطیم، میان حجرالاسود و در کعبه…(۸۴)
مقدس ترین مکان در مسجدالحرام:
امام باقر علیه السلام از اصحاب خود پرسید: آیا می دانید کدام قطعه زمین نزد خداوند با منزلت تر است؟ هیچ یک از اصحاب پاسخی ندادند. خود حضرت فرمود: آن، مکه است که خداوند به عنوان حرم خویش پسندیده و خانه خود را در آن قرار داد. سپس فرمود: آیا می دانید نزد خداوند حرمتِ کدام بقعه مکّه بزرگتر است؟ باز هم کسی پاسخ نداد حضرت فرمود: آن مسجدالحرام است. سپس پرسید: آیا می دانید حرمت کجای مسجدالحرام عظیم تر است؟ کسی چیزی نگفت، حضرت فرمود: میان رکنِ حجرالأسود و مقام ابراهیم و درِ کعبه. این جایگاه، حطیم اسماعیل است، جایی که اندک گوسفندانش را غذا می داد و در آن نماز می گزارد.
ابوحمزه ثمالی گوید: امام سجاد علیه السلام پرسید: کدام زمین برتر است؟ گفتم خدا و رسول و فرزند رسولش داناترند. فرمود: بهترین بقعه و زمین، میان رکن و مقام است.(۸۵)
محل پذیرش توبه آدم علیه السلام :
امام صادق علیه السلام فرمود: «…اینجا (حطیم) همان جایی است که توبه آدم پذیرفته شد.»(۸۶)
پ ـ مُلتَزَم
محل اجابت دعا:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
ـ «هیچ کس دراین ملتزم چیزی از خدا نخواست، مگر اینکه اجابت شد.»
ـ «ملتزم جایی است که دعا در آن پذیرفته است و هیچ بنده ای چیزی از خدا نخواست مگر اینکه آن را پذیرفت.»
ـ «آدم هنگامی که فرود آمد هفت بار کعبه را طواف کرد، سپس در مقابل درِ کعبه دو رکعت نماز گزارد، آنگاه به ملتزم آمد وگفت:
«اَلّلهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی فَاقْبَلْ مَعْذِرَتِی وَتَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَما عِنْدِی فَاغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَتَعْلَمُ حاجَتِی فَاعْطِنِی سُؤْلِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَانا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ یَقِینا (صَادِقا) حَتَّی أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلاَّ مَاکَتَبْتَ لِی وَالرِّضا بِما رَضِیتَ عَلَیّ».
«خداوند به او وحی کرد: ای آدم، دعاهایی کردی و من اجابت کردم، این گونه دعا را هیچ یک از فرزندانت نخواهد کرد، مگر آنکه اندوه ها و گرفتاری هایش را برطرف سازم و آنچه از دست داده کفاف کنم و تهیدستی را از قلبش بیرون سازم و توانگری را میان دو چشمش قرار دهم و در پی تجارت هر تاجری برای او تجارت کنم (و سود دهم) و دنیا به حالتِ خوار سراغ او آید هر چند خودش آن را نخواهد.»(۸۷)
کعبه، محل اقرار به گناهان و درخواست بخشش
امیر مؤمنان، علی علیه السلام فرمود:
«در کنار ملتزم به گناهان خویش اعتراف کنید؛ آنچه را که به یاد دارید و یاد ندارد. پس بگویید: خدایا! آنچه را که نگهبانان تو از گناهان ما حفظ کرده اند و ما فراموش کرده ایم ببخشای. همانا هر آن کس که در این جایگاه به گناه خود اعتراف کند و آنها را برشمارد و از خداوند آمرزش بطلبد، بر خداوند است که او را بیامرزد.»
معاویة بن عمار گوید:
«هرگاه امام صادق علیه السلام به ملتزم می رسید به غلامانش می گفت: از من فاصله بگیرید تا در این مکان نزد پروردگارم به گناهانم اقرار کنم، اینجا جایی است که هیچ بنده ای به گناهان خود نزد پروردگارش اعتراف نکرد و از خدا آمرزش نخواست مگر اینکه خداوند او را آمرزید.»
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هرگاه از طواف خود فارغ شدی و به آخر کعبه ـ در مقابل مستجار اندکی به رکن یمانی مانده ـ رسیدی، دستان خود را بر کعبه بگستر، شکم خود را به آن بچسبان و صورتت را بر کعبه بگذار و بگو: خدایا! خانه خانه توست، بنده بنده توست و اینجا جایگاه کسی است که از دوزخ به تو پناه می آورد.
سپس نزد پروردگار به آنچه کرده ای اقرار کن، به یقین هیچ بنده مؤمنی نیست که در اینجا به گناهان خود درمقابل خدا اقرارکند مگر اینکه خدا او را بیامرزد، اگر بخواهد… .»(۸۸)
همانطور که در روایت امام صادق علیه السلام اشاره شد، ملتزم بخشی از دیوار کعبه است که در نزدیکی رکن یمانی و موازی درِ کنونی کعبه قرار دارد.
ت ـ مستجار
محل دعا و آمرزش الهی و بخشش گناهان:
امام سجاد علیه السلام فرمود: «چون آدم به زمین هبوط کرد، به طواف کعبه پرداخت و کنار مستجار که رسید به کعبه نزدیک شد، دستان خود را به آسمان بلند کرد وگفت: پروردگارا! مرا ببخشای، ندا آمد تو را بخشیدم. گفت: خدایا! فرزندانم را. ندا آمد: ای آدم هر یک از فرزندان تو سراغ من آید و گناه خویش را اینجا آورد، می آمرزم.
علی بن جعفر: برادرم (موسی بن جعفر) را دیدم که دو یا سه طواف می کرد، طوافها را به هم پیوست جز اینکه در مستجار می ایستاد و سرِ هر هفت دور دعا می کرد و سراغ حجرالاسود می آمد و آن را لمس می کرد. سپس به طواف می پرداخت.»
محل مستجار:
امام صادق علیه السلام : «حضرت ابراهیم کعبه را ساخت… و برای آن دو در قرار داد؛ دری به مشرق و دری به مغرب. مستجار دری است که رو به مغرب است.(۸۹) (ملتزم و مستجار کنار هم ـ اندکی قبل از رکن یمانی ـ قرار دارند.).
ث ـ رکن یمانی
استحباب استلام رکن یمانی و لمس آن
جابر بن عبداللّه : «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله حجرالأسود را لمس کرد و بوسید و رکن یمانی را لمس کرد و دستِ خود را بوسید.»
ابن عبّاس: «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رکن یمانی را بوسید و صورت خود را بر آن نهاد.»
امام باقر علیه السلام : «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله جز رکن حجرالأسود و رکن یمانی را لمس نمی کرد سپس این دو رکن را می بوسید و صورت بر آنها می گذاشت… »(۹۰)
رکن یمانی محل حضور و استغفار جبرئیل برای استلام کنندگان:
راوی گوید : «با امام صادق علیه السلام مشغول طواف بودم، دیدم که هرگاه به حجرالأسود می رسید، دست به آن می کشید و می بوسید و هرگاه به رکن یمانی می رسید خود را به آن می چسباند. گفتم: فدایت شوم! به حجرالأسود دست می کشی ولی به رکن یمانی که می رسی، خود را به آن می چسبانی؟ گفت: پیامبرخدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرگز سراغ رکن یمانی نیامدم مگر آنکه جبرئیل را دیدم که پیش از من خود را به آن چسبانده است.»
امام صادق علیه السلام : هرگاه به ملتزم می رسید به غلامانش می گفت: از من فاصله بگیرید تا در این مکان نزد پروردگارم به گناهانم اقرار کنم.
به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفتند: ای پیامبر، دیدیم که زیاد بر رکن یمانی دست می کشی. فرمود: «هرگز نزد رکن یمانی نیامدم مگر آنکه جبرئیل کنارآن ایستاده بود وبرای هرکه آن را لمس می نمود طلب آمرزش می کرد.»(۹۱)
حضور فرشتگانی در کنار رکن یمانی برای آمین گفتن به دعاها:
حمید بن ابی سویّه: شنیدم از ابن هشام که از عطاء بن أبیرباح در حالی که کعبه را طواف می کرد، از رکن یمانی پرسید، عطا گفت: ابوهریره برایم گفت که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هفتاد فرشته بر آن گماشته شده اند. هرگاه کسی بگوید:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِیَةَ فِی الدُّنْیَا وَ الآْخِرَةِ، رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ». می گویند: آمین.
امام صادق علیه السلام : «خداوند متعال فرشته ذِکرگویی را بر رکن یمانی مأمور ساخته که دعاهای شما را «آمین» می گوید.
رکن یمانی دری از درهای بهشت و همواره باز است:
امام صادق علیه السلام : «رکن یمانی درِ ماست که از این در وارد بهشت می شویم.»
و فرمود: «رکن یمانی دری از درهای بهشت است، خداوند ازوقتی که آن را گشود نبسته است.»
حضور فرشته ای الهی در کنار رکن
یمانی برای ابلاغ صلوات ها به خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :
امام صادق علیه السلام وقتی از کنار رکن یمانی می گذشت، می فرمود:
«دراینجا فرشته ای است که شنوایی اهل زمین به او داده شده است. هرکس وقتی به اینجا می رسد برپیامبر صلی الله علیه و آله صلوات فرستد، درود او را به پیامبر صلی الله علیه و آله می رساند.»(۹۲)
ج ـ حجر اسماعیل علیه السلام
حجر اسماعیل مدفن شماری از انبیای الهی:
امام صادق علیه السلام : «حِجر، خانه اسماعیل است وقبر هاجر واسماعیل درآن قرار دارد.»
معاویة بن عمار: «ازامام صادق علیه السلام درباره حِجر پرسیدم که آیا جزو کعبه است یا بخشی ازکعبه درآن است؟»
فرمود: نه، حتی به اندازه چیده یک ناخن! لیکن اسماعیل علیه السلام مادرش را آنجا به خاک سپرد. دوست نداشت که پا بر روی آن بگذارند. دور آن حصاری کشید. قبور پیامبرانی هم در آن است.»(۹۳)
حجر اسماعیل از مکان های با فضیلت
برای نماز:
راوی گوید: «از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم: کدام جای مسجدالحرام برای نماز خواندن بهتر است؟ فرمود: حطیم، میان حجرالأسود و درِ کعبه، گفتم: پس از آن کجا برتر است؟ فرمود: کنار مقام ابراهیم. پرسیدم: پس از آن کجا؟ فرمود: داخل حِجر. پرسیدم: پس از آن؟ فرمود: هرجا که به کعبه نزدیک تر باشد.»(۹۴)
ح ـ مقام ابراهیم علیه السلام
آیه روشن خدایی:
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ * فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ… (۹۵)
«همانا نخستین خانه ای که برای مردم قرار داده شد، آن است که در سرزمین مکه واقع شده که برکت و مایه هدایت جهانیان است. در آن نشانه های روشن (از جمله) مقام ابراهیم است.»
محل اقامه نماز (طواف):
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ أَمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی… .(۹۶)
«و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خانه کعبه را محلّ بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم و از مقام ابراهیم عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید.»
مقام ابراهیم همان سنگ معروف است که در فاصله چند متری کعبه در یک محفظه قرار دارد، این همان سنگی است که ابراهیم خلیل علیه السلام بر آن ایستاد و دیوار کعبه را بالا برد و در آن، اثرِ قدم انسان آشکارا دیده می شود و این خود معجزه و آیت الهی است که در یک جسم سخت و محکم پا فرو رود و اثر آن قرنهای متمادی باقی بماند.
در زمان وقوع این معجزه الهی و ایستادن ابراهیم علیه السلام بر این سنگ، اختلاف نظریه وجود دارد؛ بعضی آن را هنگام بنای کعبه و بالا بردن پایه های آن می دانند و معتقدند که حضرت ابراهیم علیه السلام بر آن می ایستاد تا بتواند قسمت بالایی دیوار کعبه را بسازد.
گروه دیگر می گویند: ابراهیم علیه السلام هنگام اعلان حج، جهت امتثال امر وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ… بر روی این سنگ ایستاد و اثر پایش بر آن افتاد.
پی نوشت:
۱ . الکافی،ج۴،ص۱۸۷؛ الحج والعمره فی الکتاب والسنه، چاپ دار الحدیث، صص ۸۳ و ۸۴
۲ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، صص۸۳ و۸۴
۳ . علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۹۸
۴ . وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۴
۵ . تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۹، ح۲۲
۶ . آل عمران : ۹۶
۷ . مجمع البیان، ج۱ و۲، ص۷۹۸
۸ . آل عمران : ۹۶
۹ . همان.
۱۰ . آل عمران : ۹۷
۱۱ . مجمع البیان، ج۱ و۲، ص۷۹۹
۱۲ . بقره : ۱۲۵
۱۳ . کافی، ج۱۴، ص۱۹۷
۱۴ . بقره : ۱۴۴
۱۵ . وسائل الشیعه، ج۴، ص۳۰۳
۱۶ . کافی، ج۴، ص۲۳۹
۱۷ . بقره : ۱۲۵
۱۸ . آل عمران : ۹۶
۱۹ . مائده : ۹۷
۲۰ . بقره : ۱۲۵
۲۱ . توبه : ۱۰۹
۲۲ . مجمع البیان، ج۱ و ۲، ص۳۸۵
۲۳ . حج : ۲۶
۲۴ . بقره : ۱۳۸
۲۵ . نهج البلاغه، خ۱۹۲
۲۶ . الحج والعمره فی الکتاب والسنه، ص۷۷
۲۷ . حج : ۲۹
۲۸ . حج : ۳۳
۲۹ . المصباح المنیر؛ مفردات راغب.
۳۰ . نورالثقلین، ج۳، صص۴۹۴ و ۴۹۵، ح۱۱۴ ـ ۱۱۰
۳۱ . علل الشرایع، ج۲، ص ۳۹۹، ح۵
۳۲ . کافی، ج۴، ص۱۸۹
۳۳ . آل عمران : ۹۶
۳۴ . مجمع البیان، ج۱ و۲، ص۷۹۷
۳۵ . حج : ۲۹
۳۶ . حج : ۳۳
۳۷ . مفردات راغب.
۳۸ . کافی، ج۴، ص۱۹۷
۳۹ . همان.
۴۰ . حج : ۲۸ ـ ۲۶
۴۱ . کافی، ج۴، ص ۳۸۱
۴۲ . آل عمران : ۹۶
۴۳ . آل عمران : ۹۷
۴۴ . حج : ۲۸ ـ ۲۶
۴۵ . مائده : ۲
۴۶ . ابراهیم : ۳۷
۴۷ . حج : ۲۵
۴۸ . توبه: ۳۶
۴۹ . نور الثقلین، ج۳، ص۲۱۵، ح۳۱۹
۵۰ . بقره : ۱۵۸
۵۱ . آل عمران : ۹۷
۵۲ . حج : ۲۶ و ۲۷
۵۳ . مائده : ۹۷
۵۴ . مجمع البیان، ج۳ و ۴، ص۳۸۲
۵۵ . ابراهیم : ۳۷
۵۶ . نیز نک : بقره : ۱۲۵ و حج : ۲۶
۵۷ . بقره : ۱۲۵
۵۸ . من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۰۲ ؛ (الحج والعمره فی الکتاب والسنه، ص۱۴۹)
۵۹ . علل الشرایع، ص۴۵۰، ح۱
۶۰ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص۷۸
۶۱ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص۷۸
۶۲ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص۷۸
۶۳ . بقره : ۱۲۷
۶۴ . حج : ۲۶
۶۵ . بقره : ۱۲۵
۶۶ . آل عمران : ۹۷
۶۷ . الحج والعمره فی الکتاب والسنه، صص ۱۷۱ و۱۷۲
۶۸ . همان، ص۱۶۷
۶۹ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص۱۵۱
۷۰ . آل عمران : ۹۶
۷۱ . تفسیر برهان، ج۱، ص ۳۰۰، ح۱۹
۷۲ . من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۴۳، ح۲۳۰۶
۷۳ . السنن الکبری، ج۳، ص۵۰۲ ، ح۶۴۶۰
۷۴ . وسائل الشیعه، ج۱۳، ص ۲۶۴ ؛ خصال صدوق، ج۲، ص۶۱۶
۷۵ . الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۸۱، ح۹۳۲
۷۶ . المحاسن، ج۱، ص۱۴۵، ح۲۰۰
۷۷ . المحاسن، ج۱، ص۱۴۵، ح۲۰۱
۷۸ . کافی، ج۴، ص۲۴۱، ح۶
۷۹ . المحاسن، ج۱، ص۱۴۵، ح۲۰۰
۸۰ . کافی، ج۴، ص۲۴۰
۸۱ . الحج والعمره فی الکتاب والسنه، ص۱۰۲
۸۲ . الحج والعمره فی الکتاب والسنه، ص۱۰۴
۸۳ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص۱۰۳
۸۴ . کافی، ج۴، ص۵۲۵، ح۲
۸۵ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، صص ۱۱۸ و ۱۱۹
۸۶ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص۱۰۸
۸۷ . ازرقی، اخبار مکّه، ج۱، صص۳۴۹ ـ ۳۴۸
۸۸ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص ۱۱۰
۸۹ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص۱۱۱
۹۰ . الحج و العمره فی الکتاب و السنه، صص۱۱۲ و ۱۱۳
۹۱ . الحج والعمره فی الکتاب والسنة، صص ۱۱۳ و۱۱۴
۹۲ .الحج والعمره فیالکتاب والسنه،صص۱۱۳ و۱۱۴
۹۳ . همان، صص۱۰۶و ۱۰۷
۹۴ . الحج والعمره فیالکتاب والسنه، ص۱۱۹
۹۵ . آل عمران : ۹۶
۹۶ . بقره :
قداست کعبه در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی. از آیات و روایات فوق استفاده کنید. رفرنس ها نیز به صورت پاورقی ذکر شده است.
گردآوری و تنظیم: پارسی گو
منبع: حوزه دات نت