مجله اینترنتی پارسی گو: به تازگی شایعهای با عناوین ناو جنگی آمریکا در خلیج فارس و با نوشته «READY NOW – آماده باشید و «ناو ایالات متحده یو اس اس آبراهام وارد آب های خلیج فارس شد. روی عرشه این کشتی نوشته شده: READY NOW» در فضای مجازی و برخی از کانالهای تلگرامی در حال انتشار است.
در حقیقت شایعاتی با عناوین جنگ در پیش است، ناو جنگی آمریکا در خلیج فارس و نیز تصاویر گمراه کننده ای که برخی جاهلانه و بعضی مغرضانه در داخل کشور با آن همراه شده اند هیچ مبنایی ندارد و در شرایط کنونی نه آمریکا به دنبال جنگ است و نه ایران آغاز کننده جنگ خواهد بود. در حقیقت آمریکایی ها می دانند اگر کوچکترین تعدی به ایران بشود، بازوان ایران نه از نقشه جغرافیایی ایران، که از کل منطقه بیرون می آیند و آن زمان، نه آمریکا و نه هم پیمانانش هیچ نقطه امنی نخواهند داشت.
ماجرای ورود ناو جنگی آمریکا در خلیج فارس صحت دارد؟
واقعیت این است که تصویر منتشر شده هرچند مربوط به ناو آبراهام لینکن است ولی یک جستجوی ساده نشان میدهد که تصویر فوق مربوط به سال ۲۰۰۲ است:
تصویر منتشر شده هرچند مربوط به ناو آبراهام لینکن است ولی یک جستجوی ساده نشان میدهد که تصویر فوق مربوط به سال ۲۰۰۲ است:
این شایعه نیز پس از صحبتهای اخیر بولتون مطرح شد. جایی که مشاور امنیت ملی آمریکا عنوان کرده بود: دولت ترامپ در حال استقرار یک گروه از ناوهای جنگی و بمب افکنها در منطقه خاورمیانه است که این اقدامات در واکنش به “نشانهها و هشدارهای” ایران خواهد بود و واشنگتن قصد دارد با این اقدام نشان دهد که با نیروی بی رحمانهای در برابر هرگونه حملهای واکنش نشان خواهد داد.
درباره همین ادعای بولتن هم باید گفت که مطابق محتوای توییت ظریف و گزارش گاردین ، ناوهواپیمابر آبراهام لینکلن از مدتی قبل(۱۲ فروردین ماه سال جاری مطابق با ۱ آوریل) در مسیر حرکت منظم خود در مدیترانه به سر میبرده و از قبل نیز حرکت به سمت خاورمیانه را در برنامه خود داشته است. این روزنامه احتمال داده است که با اظهارات بولتون و سایر مقامات آمریکایی صرفا ممکن است حرکت این ناو به سمت خاورمیانه سرعت بگیرد.
گفتنی است که وجود ناوها در خلیج فارس اتفاق جدید نیست و در طول ۳۰ سال گذشته ناوگان نیروی دریایی ارتش آمریکا حضور مستمری در خلیج فارس داشته و تنها همین ناو، ۷ بار در خلیج فارس حضور داشته است.
در این میان سایت های ضد انقلاب نیز در صدد تلقین وقوع جنگ هستند و متاسفانه عده ای ساده لوح در کشور نیز با دشمن هم نوا شده اند. بعضی نیز مغرضانه قصد ماهیگیری از این آب گل آلود دارند:
در این میان بعضی نشریات کشور هم خائنانه با دشمن همراهی کردند و بر طبل ارعاب مردم کوبیدند. در این میان نشریه صدا به خاطر تیتر جنجالی اش توقیف شد. این نشریه به مخاطب اینگونه القا می کرد که یا باید تسلیم ترامپ و آمریکا شد و یا باید تسلیم جنگ باشیم:
پیش بینی هاشمی رفسنجانی از دولت دوم روحانی و نداشتن موشک و نیروی نظامی
روزگاری مرحوم هاشمی رفسنجانی می گفت: اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند. وی تصریح کرده بود: نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانش بنیان برای خود درست کردند لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مدیران و دلسوزان و معلامان باید وارد این فضا شوند؛ مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.
حال سوال اینجاست که اگر واقعا ایران اسلامی و انقلاب اسلامی از نیروی نظامی و دفاعی محروم شده بود، و به گفته توئیت آقای هاشمی، موشک را کنار گذاشته و به گفتمان! پیوسته بود، با این تهدیدات کوچک چه اتفاقی برای کشور می افتاد؟
فیلم: هاشمی رفسنجانی: باید نیروی نظامی را کنار بگذاریم تا پیشرفت کنیم! (کلیک کنید و ببینید)
آیا جنگ به وقوع می پیوندد؟
به نظر می رسد مهمترین پاسخ به این سوال از سوی رهبر انقلاب چند روز قبل و در دیدار با کارگزاران نظام بیان شد. فرمانده معظم کل قوا در اینباره می فرمایند:
آمریکا مجبور به عقب نشینی در مقابل مقاومت ملت ایران خواهد شد. بحث مقاومت، بحث برخورد نظامی نیست و اینکه برخی در روزنامه یا فضای مجازی مسئله جنگ را مطرح میکنند، حرف بیخود و غلطی است.
بنا نیست جنگی انجام بگیرد و انجام هم نخواهد گرفت، چرا که ما ابتدا به ساکن هیچگاه دنبال جنگ نیستیم و آنها هم میدانند که جنگ به صرفهشان نیست.
رویارویی کنونی، برخورد اراده هاست و چون ما ارادهای قویتر داریم و به خدا توکل میکنیم، انشاءالله آینده خوبی در انتظار ملت است.
جمهوری اسلامی ایران به فضل الهی، در پرتو ایستادگی، هوشیاری و اراده ملت و مدیریتها و تدابیر جدیدی که رئیس جمهور محترم اشاره کردند پیروز این میدان خواهد بود.
چرا جنگ نمی شود؟
دو عبارت «جنگ نمیشود» و «مذاکره نمیکنیم» بسیاری از نگرشها و تصمیمات را تنظیم کرد. گزاره اول پیشبینی مبتنی بر شناخت و گزاره دوم تصمیم نظام است. منطق رهبری درباره اینکه جنگ نمیشود چیست؟ چه حجتی دارد که حتی از واژه «احتمالاً جنگ نمیشود» استفاده نمیکنند؟
راهبرد امریکایی مبتنی بر سه گزاره «فشار اقتصادی و روانی» به منظور «نارضایتی اجتماعی و اقتصادی» با هدف «بیثباتسازی سیاسی و امنیتی» است. علاوه بر آن سه عبارت «مشکلات معیشتی مردم ایران»، «فساد در حاکمیت» و «هزینه هنگفت ایران در منطقه» را با هدف تبدیل گزاره براندازی به فروپاشی به کار میبرند؛ بنابراین راهبرد آنان نظامی نیست، اما تلاش میکنند گزینه جنگ را برای ادراک ما معتبرسازی و فرایند تسلیم و مذاکره را به زعم خودشان شروع نمایند.
رئیسجمهور امریکا اهل هزینه و فایده اقتصادی است و از هزینه ۷هزار میلیاردی امریکا در منطقه به شدت ناراحت است و از اعراب میخواهد هزینه تأمین امنیتشان در مقابل ایران را پرداخت نمایند و هزینه ماندن در کردستان سوریه را نیز از عربستان گرفت؛ بنابراین او اهل هزینه نیست و پولی را صرف جنگ نخواهد کرد.
قدرت بازدارندگی ایران عامل بسیار مهمی در پیشگیری از جنگ است و امریکاییها از این قدرت مطلع هستند و میدانند دوران «بزن و دررو» گذشته است و ممکن است حیثیت ابرقدرتیشان دچار آسیب جدی شود.
شکستهای پیدرپی امریکا و همپیمانان در منطقه دستگاه محاسباتی آنان را از توهم خارج کرده است و میدانند وقتی همه سلاح و تدبیر و پول اعراب و غرب از پس پابرهنگان یمن برنمیآید، جنگ با ایران کابوسی تلخ است. امریکاییها در عراق، سوریه، لبنان، یمن و افغانستان در پیشبرد برنامههای خود ناکام بودهاند و عامل آن را ایران میدانند.
نگرانی از امنیت صهیونیستها عامل مهم دیگری است. آنان برآوردی ندارند که در روز حادثه از دور و نزدیک چه بر سر صهیونیستها خواهد آمد؟ و هزاران موشک حزبالله و حماس و دهها هزار نیروی چند ملیتی مستقر در سوریه چه خواهند کرد؟ بنابراین ریسک ناامنی برای صهیونیست را انجام نخواهند داد.
تفکرِ صرفاً اقتصادی رئیسجمهور امریکا نگران وضعیت و قیمت انرژی در فردای جنگ است. معلوم نیست در فردای جنگ تأسیسات نفتی همپیمانان امریکا در منطقه خلیج فارس چه خواهد شد و قیمت نفت هم اقتصاد امریکا را به چالش میکشد و هم باخت آن را نمایش خواهد داد.
در دسترس بودن نیروهای امریکایی از نگرانیها و موانع شروع یک جنگ در منطقه است. امریکاییها به خوبی از نفوذ منطقهای ایران و ارتباط آن با ملتها (به جای دولتها) مطلع هستند. دهها هزار نیروی نظامی امریکا در افغانستان، عراق، سوریه و کشورهای حاشیه خلیج فارس به مثابه گوشت زیر دندان ایران هستند. آنان مرتب خاطره ۴۳۰۰ نظامی کشتهشده امریکایی در عراق از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ را مرور میکنند و میدانند که جنگ با ایران صرفاً دریایی و هوایی نخواهد بود و ما در نزدیکترین نقطه به آنان که به فکرشان هم نمیرسد حضور داریم.
آسیبپذیری همپیمانان امریکا در منطقه که نوسازی بزکگونهای را به برکت دلارهای نفتی رقم زدهاند، عامل بازدارنده دیگری است. زندگی امیران نفتی خلیج فارس از جهت استحکام درونی شبیه زندگی در شیشه است و با اولین برخورد یک جسم سخت به هم خواهند ریخت. راهبرد اعلامشده و همیشگی جمهوری اسلامی ایران است که از هر نقطهای که به ما حمله شود به همان نقطه حمله خواهیم کرد. کسانی که بخواهند دریا و سرزمین در اختیار امریکاییها قرار دهند از این راهبرد مطلع هستند.
ایران از قرن هجدهم میلادی (پایان افشاریه) تا کنون صرفاً در موضع دفاع بوده و به هیچ کشوری حمله و تجاوز نکرده است. این راهبرد همچنان باقی است و دکترین جمهوری اسلامی صرفاً دفاعی است بنابراین ایران نیز هیچوقت آغازگر یک جنگ نخواهد بود؛ بنابراین «جنگ نخواهد شد» یک گزینه معتبر هم برای دشمن و هم برای ملت ما است. آرامش ملت ما و به بازی گرفتن گزینه جنگ از یک سو و قدرت بازدارندگی که دشمن را از اقدام نظامی بر حذر میدارد، از سوی دیگر نشانگر این مهم است. تصمیمهای کارگشای حاکمیت، اولویتبندی منابع، اطلاعرسانی صادقانه به ملت، وحدت کلمه و ارتباطات شرقی میتواند ما را بدون جنگ و بدون مذاکره وارد فردای متفاوت کند.
گردآوری و تنظیم: پارسی گو
منابع: ۱. باشگاه خبرنگاران جوان ۲. فارس ۳. ایسنا ۴. روزنامه جوان ۵. بی بی سی فارسی