مجله اینترنتی پارسی گو: از خبرنگار میگویم! او که مینویسد از سختیها و ناخوشیها؛ روایت میکند از تنگناها و کمبودها، گاه انذارکننده! و گاه بشارتدهنده است! با غم مردم غمناک شده و با لبخند آنها خوشحال میشود. از صحنه جنگ و آتش تا پشتمیز تحریریه و نشستن در مقابل هر مسئول، میدان یکهتازی و کارزار قلمفرسایی اوست.
خبرنگار راوی تخلی و شیرینی روزگار است
سلام بر قلم و تراوشات آن، درود برکلام و نگارگران آن؛ آنان که مینگارند شیرینی و تلخیهای روزگار را، میشنوند سخن هر انسانی را از صدر تا ذیل، از بالاترین مقام تا پایینترین رتبه اجتماعی، سنگ صبور هر دردمند میشوند، آرامشبخش هر نیازمندی و احقاق حقکننده هر ذی حقی.
بله! از خبرنگار میگویم! او که سلاحش قامت زیبای قلم است و هنرش تراوشات جوهری است که نمایان میکند قوت و ضعفهای هر جامعهای را.
او بر ابزاری تکیه کرده است که بزرگ خالق بیانتها، به حرمت و قداستش سوگند یاد کرده است و دغدغهاش جز تأمین خواستههای مشروع و معقول مردم نیست.
گوش شنوا و چشم بینای هر جامعهای است. نامش که شنیده میشود؛ تصویر مردان و زنانی در ذهن تداعی میکند که روز و شبشان رساندن صدای دردمندان و اقشار مختلف به تصمیمگیران آن جامعه است.
برای آنها مکان و زمان معنا و مفهوم ندارد؛ از صحنه جنگ و آتش تا پشتمیز تحریریه و نشستن در مقابل هر مسئول میدان یکهتازی و کارزار قلمفرسایی اوست.
مینویسد از سختیها و ناخوشیها؛ روایت میکند از تنگناها و کمبودها، گاه انذارکننده! و گاه بشارتدهنده است! زمانی مایه آرامش و امید میشود و اوقاتی ایجادکننده اضطراب و نگرانی ناشی از کمتوجهی برخی از مسئولان.
خبرنگار صدای جامعه است
از خبرنگار میگویم! او که صدای جامعه است و پژواک نارساییها و حامی دادخواهان، اما صد افسوس که هیچ کس را برای حمایت از خود نمیبیند و بسیار دغدغهمند مسیر پرفراز و نشیب زندگی است.
مضطرب و متلاطم میشود آن روزهای سختی که موعد انقضای قراردادش فرا میرسد و حالا باید بار سفر به رسانههای دیگر ببندد و با اندک حقوق آن، روزگار گذراند.
از خبرنگار میگویم! کسی که خبرش گاهی خوشایند عدهای میشودو زمانی برای جماعتی ناخشنود! او مهرورز است، اما بسیاری از اوقات جفا و بیمهری میبیند. تیزبین و جزءنگر است و همچون بازرسی بر گلوگاههای مختلف جامعه نظارهگر وظایف و تکالیف است.
روزگاری میدان نبرد و مواجه با مرگ، کار روزمرهاش است و زمانی کلنجار رفتن با مسئولان برای گرفتن پاسخ و اقناع مخاطبان، سختترین کار ممکن برای او.
جماعتی که فریادگر نارضایتیها، تظلمخواه مظلومان، چشم پرسشگر مردم، دست یاریگر ستمدیدگان و جفا رفتگان از جمله ویژگیها و ذات کاری اوست. با غم مردم غمناک شده و با لبخند آنها خوشحال میشود.
سعی میکند در انعکاس اخبار و وقایع جامعه بیطرف و منصف باشد، اما گاه در میان آن همه اتفاق خوش و ناخوش! درگیر تعصبات و مصلحتاندیشی عاملان آن رویداد میشود، اما وظیفه حق ستاندن را هیچگاه از یاد نمیبرد؛ چرا که همیشه در ذهن و دلش رسالت و نقش ماندگار خود را به یاد دارد و میداند قصور و بی تفاوتی او، زمینه ساز بسیاری از مشکلات میشود؛ آن زمان که کمبود را میبیند و کمک خواهی جماعتی را میشنود، اما بی تفاوتی و سستی دامنش را میگیرد که این گناه نابخشودنی برای اوست و با وظیفه و منشور کاری او ناسازگار است.
خبرنگار خوب میداند! مسؤولیت در قبال ملت و کشور، باورها و اعتقادات مردم، منافع ملی، مقابله با اندیشههای بیگانه و متجاوزان به ساحت مقدس فرهنگ و آیین هر منطقه و بعضاً بی تدبیری اداره کنندگان کشور ذات کار اوست و در این راه تلاش کردن و به مقصود رسیدن، شیربن ترین خاطره و بهترین دستمزد اوست.
گردآوری و تنظیم: پارسی گو
منبع: فارس