مجله اینترنتی پارسی گو: جمله اميري حسين و نعم الامير جمله ای مشهور و معروف است که تقریبا همه آن را شنیده اند. اما این جمله را چه کسی بیان کرده است؟ با ما همراه باشید:
اميري حسين و نعم الامير جمله كيست؟
غير از افرادي كه آمدند و از اباعبدالله اجازه مي خواهند، يك بچه ده – دوازده ساله كه شمشير به كمرش بسته بود، آمد خدمت آقا، گفت اجازه دهيد من به ميدان جنگ بروم. «و خرج شاب قتل ابوه في المعركه». اين طفل كسي است كه قبلا پدرش شهيد شده است. فرمود تو كودكي نرو. گفت اجازه دهيد، من مي خواهم بروم. فرمود من مي ترسم مادرت راضي نباشد. گفت يا اباعبدالله ان امي امرتني مادرم به من فرمان داده و گفته است اگر خودت را فداي حسين نكني از تو راضي نمي شوم. اين طفل آنقدر با ادب است. افتخاري درست كرد كه احدي درست نكرده بود. هر كسي كه به ميدان مي رفت خودش را معرفي مي كرد، در عرب رسم خوبي بود كه افراد خود را معرفي مي كردند. و اين طفل كه خود را معرفي نكرد در تاريخ مجهول مانده كه پسر كداميك از اصحاب بوده است. مقاتل او را نشناخته اند فقط نوشته اند: «و خرج شاب قتل ابوه في المعركه» چرا؟ آيا رجز نخوانده؟ چرا رجز خواند اما ابتكاري به خرج داد كه هيچ كس اين كار را نكرده بود. اين طفل وقتي به ميدان رفت شروع كرد به رجز خواندن، گفت: اميري حسين و نعم الامير. من كسي هستم كه آقايش حسين است و براي معرفي من همين كافي است… ولا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم
منبع: مجموعه آثار شهید مطهری
به کوشش: فاطمه طحانی.
منبع: مجله اینترنتی پارسی گو
درج مطالب مجله اینترنتی پارسی گو با ذکر منبع (www.parsigoo.com) بلامانع است.