مجله اینترنتی پارسی گو: ماجرای قتل رومینا اشرفی توسط پدرش به یکی از پرونده های جنایی پیچیده و جنجالی کشور تبدیل شده است. واکنش ها به این پرونده در چند بعد قابل بررسی است. اما مهمترین وجه این پرونده، سوء استفاده جریانات سیاسی از این قتل فجیع است. این جریانات خاص که هنگام قتل شهردار اصلاح طلب تهران، به طرفداری از قاتل پرداختند و امروز منافع خود را در وجه دیگری می بینند.
این جریانات، هیچ اشاره ای به پسری ۳۵ ساله که علی رغم اختلافات مذهبی و فرهنگی، رومینا اشرفی ۱۴ ساله را فریب داده و مجبور به فرار از خانه کرده است نمی کنند! صرفا خشونت پدر رومینا اشرفی را می بینند، که البته رفتار وی به شدت محکوم است. دختری ۱۴ ساله که بر بستر فضای مجازی و آلودگی های آن سوار شده و فریب پسری ۳۵ ساله را می خورد. از خانواده و خانه فرار می کند و در نهایت توسط پدرش که از ترس بی آبرویی تعادل نداشته، به قتل می رسد. با ما همراه باشید:
توضیحات معاون پیشگیری از وقوع جرم گیلان در رابطه با قتل دختر تالشی/ پرونده به صورت ویژه رسیدگی میشود
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان با ارایه توضیحاتی پیرامون وقوع جرم گیلان در رابطه با قتل دختر تالشی، گفت: پرونده جهت بررسی در دستور کار دادسرا قرار میگیرد.
به نوشته فارس، آقایی معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان در ارتباط با انتشار خبری مبنی بر قتل یک دختر ۱۴ ساله در یکی از روستاهای شهرستان تالش اظهار کرد: در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ماه این دختر به همراه پسری ۲۹ ساله متواری میشود و یک روز پس از آن پدر این دختر شکایتی تحت عنوان آدم ربایی در دادسرای شهرستان آستارا مطرح میکند. وی ادامه داد: پرونده جهت بررسی در دستور کار دادسرا قرار میگیرد.
آقایی افزود: با اطلاع رسانی دادسرا؛ پدر و مادر و بستگان دختر به دادسرا مراجعه میکنند و دختر را مورد تفقد و لطف قرار میدهند؛ بازپرس با مشاهده اینکه پدر از روی مهربانی و گذشت از اشتباه دختر چشم پوشی کرده است؛ وی را تحویل خانواده میدهد.
وی اظهار کرد: پدر دختر با ملاطفت و مهربانی که به خرج میدهد اعتماد بازپرس را جلب میکند و به همین دلیل بازپرس از تحویل وی به خانواده اطمینان خاطر داشته است و با توجه به بررسی جمیع شرایط علتی برای تحویل ندادن دختر به خانواده اش در ان زمان وجود نداشته است.
وی همچنین برخی شایعات مطرح شده در فضای مجازی مبنی بر اعتیاد پدر دختر به مواد مخدر را رد کرد و گفت: اینکه گفته میشود این فرد به مواد مخدر اعتیاد داشته است، صحت ندارد و همچنین پدر فاقد هرگونه سابقه کیفری بوده است.
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان در تشریح چگونگی قتل گفت: پس از اینکه فرزند تحویل خانواده میشود آنها شب را در منزل یکی از بستگان در آستارا ساکن میشوند و شرایط کاملا معمولی و طبیعی بوده است، ولی فردای آن روز به روستای خود مراجعت میکنند و مشخص نیست انجا چه اتفاق غیر عادیای افتاده است که در هنگام غروب و وقتی دختر در خواب بوده، پدر، دختر خود را به قتل میرساند.
وی اضافه کرد: پدر این دختر بلافاصله پس از این اقدام از کار خود پشیمان میشود و از خانه بیرون میآید و تقاضای کمک میکند که بی فایده است. آقایی اضافه کرد: پدر دختر در حال حاضر در بازداشت است و تحقیقات تکمیلی درباره انگیزه و علت قتل ادامه دارد.
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان با بیان اینکه این دختر، قربانی خشونت خانوادگی شده است، افزود: فارغ از انگیزه پدر در به قتل رساندن دختر خود، چنین جنایتی به هیچ عنوان از نظر قانون قابل پذیرش نیست و این پرونده بصورت ویژه رسیدگی خواهد شد. وی در پایان تاکید کرد: حکم، مطابق ضوابط قانونی صادر و به اطلاع عموم خواهد رسید.
«خانه پدری» با رومینا چه کرد؟!
پدرانی، چون پدر رومینا یک لحظه کنترلش را از دست داده و صرفاً دختر خودشان را میکشند، اما فیلمسازی که برای ترسیم چنین صحنهای پافشاری دارد، با تسلط بر خود دقیقاً میداند با روح جامعه چه معاملهای میکند.
به نوشته فارس، روزنامه جوان نوشت: معلوم نیست چرا برخی از مدعیان روشنفکری نمیتوانند دست کم حفظ ظاهر کرده و خوشحالی خود را از وقوع حوادث تلخ اجتماعی بروز ندهند. دلیلش البته مشخص است؛ حادثه تلخی در گوشهای از کشور رخ داده و عدهای مانند همیشه این حوادث را پیراهن عثمان میکنند تا حرف ناصواب خویش را مثلاً ثابت کرده باشند، البته کسی که خواب است را میشود از خواب بیدار کرد، اما او که خودش را به خواب زده نه.
سینماگری همکار سینماییاش را که منتقد ساخت فیلمهایی از جنس خانه پدری بوده درباره مرگ دلخراش رومینا اشرفی چنان کنایه میزند گویی منتقدان آثاری، چون خانه پدری طرفدار کشته شدن دختران به دست پدرانشان هستند یا مثلاً منتقدان مدعی بودهاند که اساساً در عالم امکان چنین حوادثی بروز و ظهور ندارند و در آینده نیز تضمین داده شده هیچ دختری به دست پدرش کشته نشود. وقتی منطق کمرنگ شود و قدرت سفسطه جولان بدهد، هر آدم نسبتاً مشهوری میتواند بر اسب سرکش بیمسئولیتی سوار شود و عوامفریبی نیز در چنین وضعی بازار پررونقی خواهد داشت.
مسئولیتشناسی سینمایی درباره رومینا
وقتی از مسئولیت هنری و سینمایی حرف میزنیم، دقیقاً درباره این موضوع سخن میگوییم که نباید هر اتفاقی را دستاویزی برای صاحب حق وانمود کردن خود کرد. بیمسئولیتی سینمایی در این موارد تنه میزند به بیمسئولیتی همان پدری که به جای حفظ و نگهداری دخترش در حریم خانواده آنچنان بیعقل میشود که با دیدن یک عکس با داس به جان دخترش میافتد و او را از پای درمیآورد.
بیمسئولیتی که شاخ و دم ندارد؛ یکی در فضای محدود خانوادهاش بیمسئولیت است و عدهای هم در جامعهای بزرگتر، چون سینما و هنر. بیمسئولیتی میتواند جنبه اجتماعی هم داشته باشد. فیلمسازی که میکوشد از یک حادثه تلخ به سود اثبات فرضیههای ذهنیاش فیلم بسازد و لنز دوربینش را روی موقعیت پرپر شدن یک دختر زیر خشونت و بیعقلی پدر نادانش تنظیم میکند، فیلمساز مسئولیتشناسی نیست.
چنین فیلمسازی در بهترین حالت فردی است که بر ابزار و تکنیک تسلط پیدا کرده و در پی خودنمایی هنری برآمده است. کسی که غریزه به جای عقل بر او مسلط است، حتماً لازم نیست آدم بکشد و ممکن است روح آدمها را قتلعام کند.
پدرانی، چون پدر رومینا صرفاً دختر خودشان را میکشند، اما فیلمسازی که برای ترسیم چنین صحنهای پافشاری دارد، قلب و روح یک جامعه را به ورطه جراحت و قتل میکشاند، با این تفاوت که پدر قاتل صرفاً یک لحظه کنترلش را از دست داده، اما فیلمساز ما با تسلط بر خود دقیقاً میداند با روح جامعه چه معاملهای میکند.
مثالش میتواند این باشد، کسی چند نفر را استخدام میکند برای تولید یک فیلم غیراخلاقی و پر از صحنههای جنسی، با استدلال آقایان روشنفکر سینمایی ما چنین عملی، چون در جامعه وجود دارد و زیاد هم اتفاق میافتد و مشتری هم دارد میتواند بروز سینمایی هم داشته باشد یا از سویی دیگر فیلمسازی ممکن است عنوان کند، چون این اعمال غیراخلاقی است پس باید تصویر شود تا در این باره به خانوادهها هشدار داده شود. ببینید وقتی پای سفسطه وسط کشیده شود، میشود چه حجمی از حرفهای شبهروشنفکرانه برای ساخت یک فیلم سینمایی بد رو کرد.
پنبههایی که در گوش جامانده!
حرف هیچ گاه بر سر این نبوده که درباره موضوعاتی، چون قتل دختر توسط پدر فیلم ساخته نشود، حرف برای آنها که قصد شنیدن دارند و قوه عاقله را تعطیل نکردهاند این است که چنین فیلمی با چه رویکرد و از چه زاویه دیدی باید ساخته شود. آیا جایز است که جنس و شکل کشتن و کشته شدن با جزئیات تصویر شود، با این استدلال که چنین واقعیتی رخ داده است؟
اینها قبل از این البته بیان شده، اما وقتی عدهای نمیخواهند بشنوند ناچار به تکرار بدیهیات هستیم. مگر قرار است فیلمی در ژانر وحشت ساخته شود. اشکالی ندارد ولی فیلمساز محترم دیگر نباید مدعی سینمای اجتماعی باشد. خشونت البته در ژانر وحشت نیز حدی دارد. چنین ژانری به طور عادی مخاطب اولیهاش خانواده نیست، اما فیلمسازی که واقعاً دلسوز جامعه باشد و صرفاً ادای دلسوز بودن را درنیاورد، وقتی قصد ساخت فیلمی درباره موضوع قتل رومینا اشرفی میکند؛ سعیاش این است که ابعاد پیرامونی موضوع مثل بعد روانشناسانه و عاطفی و ریشههای خانوادگی موضوع را برجسته کند؛ اینکه چرا چنین دختری آنقدر حریم خانه را ناامن میبیند که به خانه غریبه پناه میبرد و چرا پدری که باید خانهاش پناه و مأمن فرزندش باشد، آنجا را به قتلگاه دختر تبدیل کرده است.
میتوان چنین فیلمی ساخت و از خانوادهها هم دعوت کرد تا بروند و چنین فیلمی را ببینند تا درباره مسئولیت پدر بودن یا مثلاً ابعاد روانشناسانه روابط درست میان دختر و پدر یا آسیبها و نقصهای روابط درون خانوادگی درک بهتری پیدا کنند و به تجربه جدیدی از زندگی دست یابند.
آنگونه که خود کیانوش عیاری بارها مطرح کرده در فیلم خانه پدری از قبل برای تأکید روی نحوه قتل ذهنیت غلیظی وجود داشته و خود فیلمساز این را نفی نکرده است، همین نشان میدهد که کیانوش عیاری یا نمیداند تأکید روی جنس و نحوه قتل با جزئیات تاثیر منفی روی مخاطب میگذارد یا خودش را به ندانستن میزند تا کار خودش را پیش ببرد.
ماجرای تلخ قتل رومینا اشرفی البته برای فیملسازان مسئولیتشناسی که علاقهای به بالابردن سطح آگاهی و دانش جامعه دارند در ژانر معمایی، دادگاهی و حقوقی میتواند اثری مطلوب باشد. چه بسیار فیلمهای امریکایی که درباره قتلهای مختلف ساخته شده و در آنها مباحث حقوقی شکافته شده و منجر به درک بهتری از خلأهای قانونی شده و تاثیرگذار هم بوده است، اما وقتی فیلمساز محترم صرفاً دوست دارد خشونت عریان را به رخ بیننده بکشد، معنایش این است که به دنبال اصلاح و ترمیم نیست و صرفاً قصدش از انگشت گذاشتن روی چنین حوادث تلخی تخریب است و سینما برای او به مثابه بمبی است که در وقت عمل قرار است ویران کند نه آباد.
ای کاش درباره این موضوع در سینمای ایران فیلمهای خوبی ساخته شود، اما دریغ که سوژه اتفاقاً در این مورد و موارد دیگر به اندازه جامعه مظلوم است.
شرکای قتل ناموسی/ کدام غیرت، داس را به دست قاتل رومینا داد؟
حجتالاسلام سرلک با بیان تعریف و حدود «غیرت» از منظر دین میگوید: رومینا در ظاهر قاتلی به نام پدر دارد، اما شرکای قتل او، کسانی هستند که سردمدار روابط آزاد میان دختران و پسران هستند و این روابط را عادی جلوه داده و میدهند.
به نوشته فارس امیرحسین کسائی: ماجرای قتل دختر نوجوان در استان گیلان به دست پدر بر اثر یک اتفاق ناموسی در فضای مجازی، اظهار نظرهای فراوانی را در پی داشت.
با اینکه رفتار افراطی و بیمبنای پدر رومینا در به قتل رساندن دخترش، موجی از انزجار را در افکار عمومی در پی داشته و رؤسای قوای قضاییه و مجریه، دستور رسیدگی فوری به این حادثه وحشتناک دادهاند، عدهای با دستمایه قرار دادن این اتفاق به هجمه علیه موضوع «غیرت» پرداخته و این رویه فطری و طبیعی انسان را قبیح جلوه دادهاند.
فارس، موضوع «غیرت، تعریف و حدود آن» را در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی سرلک، استاد حوزه و دانشگاه به بحث گذاشته است.
غیرت یکی از شئون قوه غضب است/ غیرت دارای چه تعریف و تفسیری است؟
انسانها دارای قوا و نیروهای بازدارنده و حفاظتی از وجود خود هستند که یکی از آنها، قوه غضب است که از به هدر رفتن وجود انسان جلوگیری میکند. این قوه موجب میشود انسان تحریک شود تا آسیب نبیند و در برابر آسیبهایی که بناست به او وارد شود، واکنش مناسبی داشته باشد.
عرصههای آسیب انسان متفاوت است؛ یک زمان آسیب مالی به انسان وارد میشود و فرضا پول انسان بناست دزدیده شود که انسان در برابر آن، بر اساس قوه غضب واکنش نشان میدهد. زمانی هم جنبههای جسمی مطرح است که فردی بنا دارد به جسم ما آسیب وارد کند و ما براساس این قوه در برابر او خشمگین میشویم.
در نهایت یک زمان نیز عرصه آسیب در حوزه آبرو و حیثیت است. اگر بنا باشد فردی نسبت به آبرو و حیثیت ما تعرضی داشته باشد، به صورت طبیعی در برابر او واکنش نشان خواهیم داد و این واکنش، برخاسته از قوه غضب است، اما باید تحت کنترل عقل قرار گیرد تا واکنشی متناسب با فضای هجوم وارده صورت گیرد.
یکی از شئون غضب، غیرت است که در مباحث آبرویی و اصطلاحاً ناموسی، مثلا تعرضهایی که در روابط همسرانه و خانوادگی رقم میخورد، انسان به صورت طبیعی، واکنش نشان میدهد، اما قوه غضب باید همواره تحت مدیریت و سرپرستی قوه عقل باشد تا نوع دفاع ما صحیح و درست باشد و به نوعی برای درست کردن ابرو، چشم را کور نکنیم.
مبنا و معنای رفتار غیرتمندانه/ تحت کنترل بودن قوه غضب و به نوعی غیرت به چه معنایی است؟
اساساً قوه غضب مانند قوه شهوت، اگر عقلانی باشد، انسان را به کمال میرساند اما اگر عقلانی نباشد، کمالات انسان را هم از بین میبرد. بنابراین رفتار غیرتمندانه عبارت است از واکنشی که انسان براساس فکر و اندیشه در برابر صدماتی که به جنبههای حیثیتی و ناموسی او وارد میشود، نشان میدهد.
خود این واکنش و رفتار بسیار دقیق است و دارای حدود و شرایطی است که اگر رعایت شود، حد و کمال را محقق میکند و در غیر این صورت با بنزین به سراغ خاموش کردن آتش رفتهایم.
رعایت نکردن این حدود و شرایط، مانند آن است که فردی در مقام غیرتورزی نسبت به همسر و دختر خود کارهای خشونتآمیز انجام دهد که در اینصورت غیرتورزی به عکس خود تبدیل خواهد شد.
اسلام موافق غیرت عقلانی است
دین اسلام در برابر این غیرت به عنوان یک قوه فطری و طبیعی چه واکنشی داشته است و اساساً آن را چگونه پذیرفته است؟ غیرت اگر براساس اعتدال و حکم عقل باشد، بخشی از کمال و رشد انسان است و به نوعی جزو فضایل وجودی او محسوب میشود و مورد پذیرش اسلام است، اما اگر عقلانی نباشد، جزو رذایل به حساب خواهد آمد.
به طور مثال اگر فردی در مقام دفاع در برابر یک مهاجم، او را بیش از حد مجازات کند، نوعی خروج از اعتدال است و افراط و تفریط محسوب میشود که در قرآن کریم نهی شده است. در قرآن کریم داریم: «وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَ؛ دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید که از آنچه انجام میدهید باخبر است!» یعنی انسان حتی با دشمنانش هم باید با عدالت رفتار کند تا مبادا دچار افراط و تفریط شود که موجب آسیب به خود و جامعه است و آرامش را از جامعه سلب میکند.
با این تعریف، حد و مرز رفتار غیرتمندانه کجاست؟
برخورداری از غیرت برای آنکه خالی از افراط و تفریط باشد تا موجب برهم خوردن آرامش جامعه نشود، چه ویژگیهایی دارد؟ غیرت یکی از شئون و شعبههای قوه غضب است که قوه حمایتگر برای انسان محسوب میشود و حس بقا و حب به ذات را در وجود انسان ایجاد میکند، اما اگر غیرت از اعتدال خود خارج شود از سویی بیغیرتی، بیتفاوتی، بیقاعدگی و در اصطلاح عرفی بیناموسی را ایجاد میکند که فرد در برابر هیچ رفتار زشت و زنندهای که آسیبهای روانی، بهداشتی، اعتقادی و اخلاقی را ممکن است در جامعه ایجاد کند، حساسیتی ندارد. چنین فردی حتی تقبیح میکند که انسان واکنشی در قبال تهدیدها از خود نشان دهد.
دین اسلام نسبت به خوک که در مسائل غریزی و جفتگیری هیچ ابایی ندارد، بسیار تقبیح کرده است و داریم که نباید انسان مانند خوک باشد؛ یعنی اصطلاحاً بیغیرت شود؛ زیرا حریمها برداشته میشود. در دنیای امروز براساس مدل زیستن و سبک زندگی افراد که انسان در آن تماما محور شده است، یکی از گامهایی که باید برداشته شود عبور از سنتها و اصالتهایی است که انسانیت با آن تعریف میشود.
بنابراین امروز در ماجرای رخ داده برای رومینا این دختر نوجوان برخی از افرادی که در فضای مجازی عمل پدر را تقبیح میکنند، البته ما نیز این رفتار را تقبیح میکنیم، اما خاستگاه اظهارنظرها متفاوت است. آنها به دنبال حمله کردن به حریمها و حرمتها هستند. در این شکی نیست که پدر رومینا، جنایتی بزرگ مرتکب شده است و قتل این دختر با هیچ دلیلی قابل توجیه نیست. او یک گناه کبیره انجام داده است و حتماً باید مجازات شود.
اما برخی این اتفاق را دستمایهای برای حمله به اصل غیرتورزی قرار دادهاند و به دنبال تجویز نوعی اباحهگری و بیدروپیکری در روابط دخترها و پسرها هستند که براساس مثال مقام معظم رهبری دست چدنی است که دستکش مخملی پوشیده است؛ یعنی ظاهر حرفها دلسوزانه است و نوعی خیرخواهی دارند، اما متاسفانه مسئله آنها رومینا و مظلومیت اتفاق افتاده نیست؛ بلکه به دنبال آن هستند که تفریط در غیرت و حذف قید و بندها در روابط را به دست آورند.
البته از سوی دیگر نیز برخی مشابه همان افرادی که گفته میشود به پدر رومینا اشرفی اعلام کردند که باید برخورد کند و اگر او را نکشد بیغیرتی کرده است، امروز هم از آن طرف پشت بام در حال افتادن هستند و به افراط در غیرت میپردازند؛ در حالی که هر دو، دو روی یک سکه هستند و افرادی که افراط میکنند و یا در غیرت تفریط دارند، دو لبه قیچی هستند که حقیقت و غیرت واقعی را ذبح میکنند. امیرالمومنین، علی علیهالسلام میفرماید: جاهل یا افراط میکند و یا تفریط؛ یعنی یا کم میگذارد و یا زیادهروی دارد.
زنان و دختران، قربانیان مظلوم روابط آزاد دختر و پسر هستند
امروزه در کشور شاهد روابط بیحد و مرز دختران و پسران هستیم. این اتفاق چقدر در اثر بیغیرتی مردان کشور رو به گسترش است؟ روابط زن و مرد تنها در چارچوب زن و شوهری مورد قبول و پذیرش است و زمانی که از این چارچوب خارج شود، موجب آسیب به کیان خانواده است و بهداشت عاطفی به خصوص دختران را مورد هجوم قرار میدهد.
برخی از این دوستیها که هدفمند نیستند و صرف تبادل عواطف ایجاد میشود، مصداق روشن تفریط در غیرت است. فردی که به دنبال بیخیال دانستن این چهارچوبها و مرزها در جامعه است، باید بداند آتشی را در حال روشن کردن است که روزی دامن خود را خواهد گرفت.
دنیای امروز نیز نسبت به این روابط پشیمان است و حقیقتاً این لیبرالی در روابط و آزادی در ارتباطات تاسف بار است. اخیراً یکی از زنان مسئول سرشناس در آمریکا به یکی از زنانی که از ایران خارج شده بود، گفت: تو نباید دختران و زنان ایرانی را تشویق کنی که شبیه آمریکاییها باشند؛ زیرا در آمریکا اتفاق بسیار بدی برای زنان و دختران رخ داده است. او آمار تکان دهندهای از روابط نامشروع در آمریکا ارائه میکند که همگی ناشی از تجاوز به عنف و علیرغم خواسته طرف مقابل بوده است و بچههای بسیاری نیز از این روابط نامتعارف متولد شدهاند که پدر و مادرشان مشخص نیست و آمار بسیاری از سقط جنین در این کشور ارائه میدهد.
در روابط آزاد، زنان قربانیان مظلوم هستند؛ زیرا انسانها به جای آنکه زن و مرد باشند، مذکر و مونث میشوند و جنسیت، محور ارتباطات آنهاست. انسانها از انسانیت خود عدول میکنند و به مرتبه غریزی نازل میشوند که در این گونه روابط، زن در طول تاریخ به دلایل مختلف صدمات بسیاری دریافت کرده است و از گردونه رشد و آرامش خارج شده است.
در ماجرای رخ داده برای رومینا اشرفی آیا میتوان گفت که شاهد افراط و تفریط توأمان از سوی پدر بودهایم؟ چرا که او با بیمبالاتی اولیه، دختر را به سمت برقراری این ارتباطات آزاد برد و در نهایت با افراط او را به کام مرگ کشاند.
اگر پدر در فضای خانواده، فردی مهربان و غمگسار باشد و بتواند با فرزندان خود به خصوص دختران ارتباط خوبی برقرار کند، هرگز کار به اینجا نخواهد رسید. مشکل اصلی ما در این است که خانواده نقش عاطفی خود را نادیده گرفته و پدران نیز وظایف پدرانه و نوازشگرانه خود را به درستی ایفا نمیکنند.
در دین اسلام توصیه شده است اگر هدیه خریداری میکنید، اول هدیه دختر را بدهید؛ زیرا احساسیتر و حساستر است. بوسیدن دختر و پسر و در آغوش گرفتن آنها جزو توصیههای موکد دین است. دختر خانمی به من مراجعه کرد و گفت، از زمانی که در خاطر دارد ، پدرش او را کمتر از ۱۰ بار به آغوش گرفته و بوسیده است.
در حالی که اگر محارم یک دختر، نسبت به او محبت و عاطفه داشته باشند، کار به مردان نامحرم نمیکشد. زمانی که عواطف در خانوادهها نباشد و زمینه از عاطفه خالی باشد، شکوفههای تنگنظری جوانه خواهد زد و خانواده مانند پدر رومینا، داس به دست میشود و از آن برای تنبیه و ترساندن فرزندان استفاده میکند. خانوادهها بدانند که محیط خانه باید سرشار از محبت و عاطفه باشد و اگر اختلاف نظری هم وجود دارد که طبیعی هم است، نباید به تنش و درگیری مبدل شود.
شریک جرمهای پدر رومینا در قتل او
خیلیها معتقدند که پدر رومینا اشرفی در انجام این جنایت، تنها نبوده و همدستانی داشته است. شما در این باره چه نظری دارید؟ درست است که رومینا در ظاهر، قاتلی به نام پدر دارد، اما شرکای قتل او، افراد بسیاری هستند. کسانی که زمینه روابط آزاد میان دختران و پسران را ایجاد کردند و این روابط را عادی جلوه دادند و میدهند، شرکای جرم قاتل رومینا هستند.
کسانی که پدر رومینا اشرفی را تحریک کردند و به او غیرت افراطی تزریق کردند، آنها هم شرکای جرم پدر داسکش و ظالم رومینا هستند. کسانی که هماکنون در فضای رسانهای با حرفها و کنشهای خود و موضعگیریهایشان رومیناهای دیگری را پرورش میدهند، اینها هم قاتلان بالقوه رومیناهای آینده هستند.
ما باید بدانیم یک خانواده و یک کشور هستیم. این در کنار هم بودن را نباید به قیمت تسویه حسابهای سیاسی و غیرسیاسی خراب کنیم. باید بدانیم درست است که داس را پدر رومینا بلند کرد، اما انگیزه و فضا را دیگران به او دادند. شاید آنان را در این دادگاههای دنیایی محاکمه نکنند، اما باید منتظر باشند تا در دادگاهی که مو را از ماست بیرون میکشند، محاکمه شوند؛ زیرا خداوند در آیات قرآن کریم میفرماید ما هم کارهای انسانها را مینویسیم و هم آثار اعمال آنها را ثبت میکنیم. بنابراین کنشگران سیاسی مراقب باشند و تصور نکنند یک سوژهای را پیدا کردند و میتوانند حرفهای خود را مطرح کنند.
گردآوری و تنظیم: گروه حوادث
منبع: مجله اینترنتی پارسی گو
درج مطالب مجله اینترنتی پارسی گو با ذکر منبع (www.parsigoo.com) بلامانع است.