مجله اینترنتی پارسی گو: همه چیز از سخنرانی امام جمعه بیرجند درباره حوادث آبان ۹۸ و یادداشت روزنامه اعتماد آغاز شد و ماجرای پیشگویی استعفای روحانی در یک کتاب در رسانه ها انتشار یافت. اما ماجرای این پیشگویی چیست؟ چه کسانی پیشنهاد استعفای روحانی را مطرح کردند و چه هدفی دارند؟ با ما همراه باشید:
همه چیز از سخنان امام جمعه بیرجند آغاز می شود و نویسنده روزنامه اعتماد، بدون اینکه قرینه ای در صحبت های امام جمعه بیرجند مطرح شده باشد، موضوع کنار رفتن روحانی را مطرح می کند. نویسنده اعتماد در یادداشت خود آورده است: «در این میان پرسش اینجاست که کتاب زرد رنگی که این امام جمعه به دست گرفته و با استناد به آن از کنار رفتن ارباب مناسب سخن می گوید چیست؟» وی سپس درباره استعفا یا کنار رفتن روحانی می نویسد: «می توان به این نتیجه رسید که احتمالا ارباب مناسب مد نظر او در بهمن ماه با ظاهر شدن پشت پرده ها عزل شده و تاریخ مصرفش تمام می شود رئیس جمهوری است!» حالا اینکه سید میلاد علوی این نتیجه را از کجای سخنان حجت الاسلام عبادی گرفته است خود جای بحث است. اما آنچه مشخص است، بحث «استار» و «ارباب مناسب» مربوط به کسانی است که مسبب وضعیت امروز کشورند و باید از نویسنده اعتماد پرسید مسبب گرانی دلار امروز کجاست؟ یا متخلفان دزدی از بیت المال (به عنوان نمونه صندوق ذخیره فرهنگیان) امروز چه می کنند؟ اگر به این سوالات و صدها سوال مشابه دیگر پاسخ داده شود، موضوع استار و ارباب مناسب هم برای نویسنده اعتماد روشن خواهد شد!
اما ماجرای کتابی که در آن از پیشگویی استعفای روحانی مطرح شده چیست؟ واقعیت این است که چنین کتابی اصلا وجود خارجی ندارد! آنچه در رسانه های مختلف انتشار یافته نیز انعکاس یادداشت روزنامه اعتماد به قلم سید میلاد علوی است. این نویسنده تلاش کرده است از سخنان امام جمعه بیرجند این نتیجه را بگیرد که منظور از ارباب مناسب، «رئیس جمهور» است. در حالیکه به هیچ وجه چنین چیزی مطرح نیست و حتی خود دولتی ها مخالف کنار رفتن یا استعفای رئیس جمهورند و منتقدان دولت نیز به هیچ وجه تمایلی به غیر از به پایان رساندن دولت دوازدهم ندارند. این مدعا را به وضوح در مصاحبه های فراوانی که این روزها انتشار می یابد می توان دید. به عنوان نمونه سخنگوی دولت درباره طرح استعفای رئیس جمهور می گوید: «به هیچ عنوان بحث استعفای رئیس جمهور مطرح نیست. من صمیمیتی هم با آقای جهانگیری دارم و زیاد گفتگو میکنیم نه همچین ایدهای دارند و نه این موضوع صحت دارد.»
اما پیشنهاد استعفای روحانی در مقالات و گفتگوهای اصلاح طلبان تندرو دیده شده است و آغاز ماجرا به نوعی به مصاحبه عباس عبدی باز می گردد. عبدی حتی ادعا می کند که وزرای دولت چنین پیشنهادی را مطرح کرده اند! وی می گوید: «برای اولین بار در سطح برخی از وزرا، چنین ایدهای مطرحشده و دارند در مورد آن فکر میکنند؛ برای اینکه ببینند چه باید کرد.»
عبدی که پس از طرح موضوع استعفای روحانی از سوی هم طیفان سیاسی خود نیز حمایت نمی شود می نویسد: «اگر هدف شما از این حملات و کارشکنیها تغییر دولت نیست و آن را مطلوب نمیدانید، پس اساسا چرا انجام میدهید؟ چون فرض عقلایی این است که شما در پی تحقق این هدف هستید. اتفاقا همین را بارها و بارها گفتهاید. اینکه یکی از شما پایین کشیدن هر چه سریعتر رییسجمهور را وظیفه خود میداند، یا دیگری دنبال مجلسی است که با قدرت او را استیضاح کند، همه نشانههای مطلوبیت این هدف برای شماست. خوب حالا اگر با شیوه کمهزینهتری این هدف محقق شود، چه ایرادی دارد و چرا از آن استقبال نمیکنید؟»
این در حالیست که سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات و مغز متفکر این جریان که در سال ۸۸ بازداشت شده است نیز چنین رویکردی دارد. وی نوشته است: «شاید، تمهید “حاکمیت یگانه” و پایان دادن به این معضل، از معبر استعفای رئیسجمهور و برگزاری همزمان دو انتخابات در اسفندماه سال جاری بگذرد تا نتیجتا، مجلس و دولتیها همسو با روسای همسوتر بر مصدر امور قرار بگیرند.»
در حقیقت از نگاه این دو عضو افراطی اصلاحات مشخص است که به نوعی مقصر مشکلات کشور، یک دست نبودن حاکمیت جلوه داده شده است. آنهم به شکلی رندانه و غیر مستقیم. اما این تیر نیز همچون تلاش های ۷۸ تا امروز این مدعیان، به سنگ خواهد خورد! چراکه عقلای قوم و هر دو جناح، به هیچ وجه از طرح این بحث استقبال نکرده اند و یادداشت و مقالات انتقادی بسیاری در اینباره منتشر شده و مصاحبه و گفتگوهای فراوانی نیز درباره آن انجام گرفته است.
به عنوان نمونه نائب رئیس کمیسیون امید محمد رضا تابش درباره شایعه استعفای رئیس جمهور می گوید: «شرایط کشور برای دامن زدن به چنین بحث هایی مناسب نیست،گفتن این قبیل سخنان در شرایط فعلی به نفع هیچ جریان و گروهی نیست و فقط باعث ایجاد تشنج در جامعه می شود. ما باید شرایطی را برای کشور ایجاد کنیم که مردم به آینده امیدوار باشند و حضور حداکثری در انتخابات داشته باشند چراکه مشارکت بالای مردم تامین کننده امنیت ملی و خنثی کننده توطئه آمریکا و کشورهایی که با ما دشمن هستند، می باشد.» آیتی فعال اصلاح طلب هم پیشنهاد استعفای رئیس جمهور را خیانت دانسته و می گوید: «پیشنهاد استعفای روحانی کار خطرناکی است و حتی نوعی براندازی و خیانت محسوب میشود.»
روزنامه کیهان نیز به عنوان نماد جریان انقلابی در کشور در ستون گفت و شنود خود درباره طرح پیشنهاد خائنانه استعفای روحانی می نویسد: «پس یارو کلک مرغابی زده تا کسی نفهمد استعفای روحانی پیشنهاد آمریکاست که برخی از مدعیان اصلاحات تابلوی آن را روی دست گرفتهاند و عقلشان نرسیده که این پیشنهاد را قبل از آنها آمریکا و اسرائیل با صدای بلند مطرح کردهاند!»
روزنامه کیهان همچنین در یادداشتی که با عنوان «افراطی ها با پروژه استعفای روحانی چه خوابی برای کشور دیده اند» می نویسد: «طی هفتههای گذشته بقایای حزب بعث و حکومت جنایتکار صدام در عراق، و آدمکشهای منفوری مانند ولید جنبلاط و سمیر جعجع در لبنان، طبق نقشه آمریکا و عربستان و اسرائیل، خواستار استعفای رئیسدولت (عادل عبدالمهدی و سعد حریری) شدند و این کشورها را در کام بیثباتی و ناامنی فرو بردند. و حالا گویا در ایران هم، طیف متهم در دو کودتای ۷۸ و ۸۸، شبیه همان بازی را تکرار میکنند. ابتدا مردم را با وعدههای دروغ و عملکرد وارونه ناراضی کردند، و حالا با ژست اعتراض، از پاسخگویی فرار کنند. آنها در فتنه سبز، از سوی نتانیاهو، سرمایه بزرگ اسرائیل خوانده شدند و برخی از همینها خواستار استعفای رئیسدولت شدهاند و حال آنکه بخش عمدهای از گرفتاری امروز روحانی، زیر سر خود آنهاست. پرسش بسیار مهم این است که اگر سر تا ته نقشه دشمنان ملتهای منطقه در این پروژه روشن است، چرا برخی مدعیان اصلاحطلبی، همان نقشه دیکته شده را اجرا میکنند؟ آنها چه شباهتی با بعثیها و داعش و قواتاللبنانیه و مانند آن دارند؟ و حاضرند مرزهای خیانت را تا کجا جابهجا کنند؟»
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز درباره این پیشنهاد خائنانه بیان می دارند: «بعضیها جوری حرف میزنند، جوری اقدام میکنند که به اسم اینکه میخواهیم اوضاع را درست کنیم… در نقشه دشمن کار میکنند، خودشان ملتفت نیستند. اینهایی که خطاب میکنند به دولت که باید دولت برکنار بشود و از این قبیل حرفها، دارند در نقشه دشمن کار میکنند. نخیر، دولت باید با قوّت سرِ کار بماند، کارها را باید این دولت انجام بدهد.»
هرچه هست به نظر می رسد طرح موضوع پیشگویی استعفای روحانی در یک کتاب و قبل از آن در پیشنهادات تئوریسین های جریان اصلاحات، در اشتباهی است که آنها سال ۹۲ مرتکب شدند و با کنار زدن عارف، زمینه روی کار آمدن دولتی نظیر دولت هاشمی که خود روزی منتقدش بودند را فراهم آوردند. این اشتباه کشور را با توجه به شرایط زمانه، به مشکلاتی شبیه مشکلات دولت هاشمی مواجه کرد. پیری و ناکارآمدی دولت و مشکلات عدیده اقتصادی دامن زندگی روزمره مردم را گرفت و عقلای اصلاح طلب! به فکر راه چاره ای برای گریز از پاسخگویی افتاده اند. آنها که روزی به خاطر پیروزی روحانی جشن و پایکوبی به راه می انداختند و مصاحبه می کردند و مقاله می نوشتند، حالا بحث پیشگویی استعفای روحانی در یک کتاب و استعفای رئیس جمهور را مطرح می کنند تا به این نحو شانه خود را از انتخاب غلط و پاسخگویی به واسطه عملکرد ضعیف و ناکارآمد دولت خالی کنند. اتفاقی که شاید در چند یادداشت و تحلیل و مقاله روی دهد، اما با توجه به کسب تجربه و بصیرت مردم، هرگز عملی نخواهد شد و «روز پاسخگویی» فرا خواهد رسید.
منبع: مجله اینترنتی پارسی گو
درج مطالب مجله اینترنتی پارسی گو با ذکر منبع (www.parsigoo.com) بلامانع است.